responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 21  صفحه : 302

لغت:

اغلال- اين كلمه جمع (غل) است و آن طوقى است كه به جهت ذلت و شكنجه در گردن افكنده مى‌شود و اصل كلمه (غل) به معنى دخول است، گفته مى‌شود: (انغل العنق فى الشي‌ء غلّ شد گردن در چيزى) زمانى كه داخل در آن چيز شود، و (غلول) به معنى خيانت است، زيرا خيانت مانند (غل) است كه در گردن صاحبش قرار مى‌گيرد.

سلاسل- اين كلمه جمع (سلسله) و آن حلقه‌هاى به رشته در آمده‌اى است كه در جهت طول استمرار دارد و معادل لفظ فارسى آن (زنجير) است.

يسبحون- اصل كلمه (سحب) به معنى كشيدن بر زمين است.

يسجرون- اصل كلمه (سجر) به معنى افكندن هيزم در آتش بزرگى چون تنور مى‌باشد كه با آتشگيره افكنده مى‌شود.

يفرحون- كلمه (فرح) به معنى شادى است.

يمرحون- كلمه (مرح) به معنى شدت شادمانى است. گويند: (فرس مروح) يعنى اسب با نشاط و شادمان.

اعراب:

يسحبون- اين كلمه محلا منصوب بوده چون (حال) است و تقدير چنين است (مسحوبين على النار مسجونين فيها در حالى كه افكنده شوند به آتش و مسجون و زندانى باشند در آن)( إِذِ الْأَغْلالُ‌)- عامل در اين كلمه‌( (فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ)) است اگر در (يعلمون) توقف نكنيم و در (سلاسل) وقف كنيم. ولى اگر در (يعلمون) توقف كنيم عامل در( (إِذِ الْأَغْلالُ)) كلمه (يسبحون) خواهد بود.

تفسير:

(إِذِ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ‌) (زمانى كه غلها در گردنهاشان باشد) يعنى گناه كار خود را زمانى خواهند فهميد كه غلها در گردنهاى ايشان باشد.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 21  صفحه : 302
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست