نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 274
(وَ تَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ)
(و مىخوانيد شما مرا به سوى آتش) يعنى به شرك كه موجب آتش باشد، زيرا كسى كه به
سبب چيزى بخواند به آن چيز خوانده است. سپس خداوند اين دو دعوت را تفسير كرده و
گفته است:
(تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِكَ بِهِ ما لَيْسَ لِي
بِهِ عِلْمٌ) (مىخوانيد مرا كه كافر شوم به خداوند و شرك ورزم به او آنچه كه بر
آن علمى براى من نيست) و جايز هم نيست كه به آن (شرك به خدا) علم حاصل شود زيرا
ممكن نيست دليلى بر اثبات شريك براى خداوند نه از طريق شنيدنى و نه از طريق عقل
وجود داشته باشد.
(وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ) (و من مىخوانم شما را به سوى عزيز آمرزنده) يعنى به سوى عبادت
توانايى كه مغلوب نشده و منع نمىگردد، پس انتقام مىگيرد از هر كافر عناد كننده
كه بخشنده است گناهان آن كه از اهل توحيد بخواهد.
(لا جَرَمَ) (به ناچار) گفته شده كه
معنى اين كلمه، حق مقطوع است چه اينكه (جرم) به معنى (قطع) مىباشد.
«زجاج» به حكايت از «خليل» گويد:(
(لا جَرَمَ)) به معنى رد كلام است و مقصود اين است كه (واجب و حق است)( أَنَّما تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ) (همانا مىخوانيد مرا به سوى او كه برايش دعوتى نيست) يعنى بطلان
دعوتش واجب است و شما بناچار مرا مى- خوانيد به عبادت بتها و عبادت فرعون كه بر
ايشان دعوت سودمندى نيست( فِي الدُّنْيا وَ لا فِي
الْآخِرَةِ) (در دنيا و آخرت) پس مطلقا براى او دعوتى نيست كه ابلاغ شود و اگر
چه شخص نادان گمان كند كه براى او دعوت سودمندى مى- باشد ولى دعوتى نيست كه بر آن
اعتناء شود به جهت فساد و تناقضى كه دارد.
«سدى» و «قتاده» و «زجاج» گفته: اين بتها نمىتوانند در دنيا و آخرت
دعوت كسى را اجابت كنند، پس مضاف حذف شده كه (استجابت) باشد بعضى گفتهاند: دعوتى
نيست بر آن، زيرا بتها در دنيا نمىتوانند به
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 274