نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 102
آل عمران- 92» 2- حضرت «سليمان» (ع) چون از
اسبهاى خود، سان ديد، دست به يال و دم آنها از روى نوازش كشيد. و اين قول «ابن
عباس» و «زهرى» است.
داستان سليمان، در بيان «على» (ع)
«ابن عباس» گويد: درباره آيه مورد بحث از حضرت «على» (ع) پرسش كردم،
به من فرمود چه چيزى را از آن شنيدهاى؟
گفتم: از «كعب» شنيدهام كه گفت: حضرت سليمان مشغول به سان ديدن
اسبها شد تا نمازش فوت گرديد، ناراحت شده و گفت اسبها را بسوى من بازگردانيد و
آنها چهارده عدد بودند پس ساقها و گردنهاى آنان را با شمشير قطع گردانيد، خداوند
نيز چهارده روز پادشاهى او را از ميان برد چه اين كه به اسبها ستم كرده بود. پس
حضرت على 7 فرمود: «كعب» دروغ گفته است، زيرا سليمان براى جنگ با دشمنان
خدا از اسبها، سان مى- ديد كه نماز عصرش فوت شد و خورشيد در نقاب مغرب چهره پوشيد،
سليمان به امر خداوند به خورشيد دستور بازگشت داد و آن بازگشت و او نماز عصر را به
جاى آورد، آرى پيامبران ستم نكرده و امر به ستم نمىكنند، زيرا كه ايشان معصوم و
مطهّر هستند.
3- سليمان دست به ساق و گردن اسبها كشيده و آنها را در راه خدا قرار
داد.
به «تغلب» گفته شد كه «قطرب» مىگويد: سليمان از باب نوازش دست بر
اسبها كشيد، وى گفت سخن او نادرست است سخن همان است كه «فراء» گفته است كه سليمان
گردن و ساقهاى اسبان را قطع كرد.
(وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ) (و
هر آينه آزمايش كرديم سليمان را) يعنى او را
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 102