نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 7
و آله دريافت كرده بودند تا با آن حضرت صحبت
كنند، پس برخاستند باتفاق عبد اللَّه بن سعد بن ابى سرح و طعمة بن ابيرق و وارد
شدند بر رسول خدا 6 و گفتند اى محمد ترك كن بدگويى به خدايان
ما لات و عزّى و منات را و بگو كه براى آنها شفاعت است براى كسانى كه آنها را
مىپرستند و ما تو و پروردگارت را وا ميگذاريم.
پس اين سخن بر پيامبر گرامى سخت دشوار آمد، پس عمر بن خطاب گفت اى
رسول خدا اجازه بده ما آنها را بكشيم.
فرمود من بايشان امان دادهام و فرمان داد تا آنها را از مدينه بيرون
كردند و نازل شد آيه( وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ) پيروى نكن كفّار از اهل مكه ابو سفيان و ابا الاعور و عكرمه، (و
المنافقين) و نيز اطاعت نكن منافقين از اهل مدينه عبد اللَّه بن ابى و ابن سعد و
طعمه.
و برخى گفتهاند: اين آيات نازل شده در باره مردى از ثقيف كه بر رسول
خدا 6 وارد شده و تقاضا كردند از آن حضرت كه يك سال آنها را
مهلت دهد تا از لات و عزّى بهرهمند گردند (يعنى آنها را به پرستند) و گفتند منظور
ما اينست كه قريش بدانند رتبه و مقام ما را نزد شما چه اندازه است.
و قول خدا:( ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ
قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ) در باره ابى معمّر جميل بن
معمّر بن حبيب فهرى نازل شده كه مردى عاقل و خوش حافظه بود و هر چه مىشنيد حفظ
ميكرد و ميگفت كه در درون من دو قلب است و من به هر يك از آن دو قلب فكر ميكنم
بهتر از عقل محمد و قريش او را ذو القلبين مىناميدند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 7