نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 49
سخت كه هيچ چيز براى ما باقى نگذارد، پس
سوار بر شتر خود شد در حالى كه پاى او را باز نكرده بود.
حذيفه گويد: در دل خود گفتم اگر اين دشمن خدا را تيرى زده و ميكشتم
كار بزرگى كردهام پس تيرى در كمان گذارده و ميخواستم بر او بزنم و عالم را از شرّ
وجود او پاك كنم كه ياد سفارش پيامبر 6 افتادم كه فرمود كارى نكن تا برگردى، پس
تير را از كمان درآورده و خدمت رسول خدا" ص" رسيدم در حالى كه مشغول
نماز بود، و چون احساس برگشت مرا فرمود مرا نزد خود جاى داده و نماز خود را تمام
كرد و فرمود چه خبر دارى؟ پس تمام جريان را معروض داشتم.
و حافظ باسنادش از عبد اللَّه بن اوفى روايت نموده كه گفت رسول- خدا
6 نفرين كرد بر احزاب و گفت
اللّهم انت منزل الكتاب سريع الحساب اهزم الاحزاب الهمّ اهزمهم و
زلزلهم
بار خدايا تو نازل كننده كتاب و زود حسابى اين احزاب را فرار بده،
بار خدايا ايشان را هزيمت بده و زير و رو نموده و پراكنده كن.
و از ابى هريره روايت نموده كه رسول خدا 6 در روز جنگ احزاب
مىگفت:
«دعاء وحدت»
لا اله الّا اللَّه وحده وحده وحده انجز جنده و نصر عبده و غلب
الاحزاب وحده فلا شيء بعده
نيست خدايى مگر خداى عالم كه يكتا و بى همتاست ارتش خود را عزيز
[1]- مترجم گويد: دعاء وحدتى كه شعار روز زمان انقلاب و جمهورى(
دنباله پاورقى از صفحه قبل:
اسلامى است كاملش اين است:
لا اله الّا اللَّه إلهاً واحداً و نحن له
مسلمون، لا اله الا اللَّه، إلهاً واحداً و نحن له مخلصون، لا اله الّا اللَّه و
لا نعبد الا اياه مخلصين له الدين و لو كره المشركون، لا اله الا اللَّه ربّنا و
رب آبائنا الاوّلون لا اله الا اللَّه وحده وحده وحده انجز وعده، و نصر عبده و
اعزّ جنده و هزم الاحزاب وحده فله الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو حىّ لا يموت
بيده الخير و هو على كلّ شيء قدير
.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 49