نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 461
و بعضى گفتهاند: آيا ايشان سختترند از جهت
خلقت يا آنچه را كه ما آفريديم از فرشتگان و آسمانها و زمين و غلبه داد عاقل و
مدرك را بر غير عاقل مدرك.
(إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ)
يعنى ايشان گفتند كه ما از آسمانها و زمين و ملائكه سختتريم، پس خداوند اعلام كرد
آنها را كه ما آفريديم انسان را از گل چسبنده، پس چگونه نيرومندتر از ايشان شدند،
و مقصود اين است كه آدم را ايجاد كرد خدا از گل و ايشان نسل و اولاد اويند، پس مثل
اينكه از او آفريده شدهاند.
ابن عباس گويد: لازب چسبيده شده از گل گرم خوب عالى است.
((بَلْ عَجِبْتَ)) بلكه اى محمد" ص"
از تكذيب ايشان تو را تعجّب كردى.
(وَ يَسْخَرُونَ) مترجم گويد: و حال آنكه
آنها از تعجّب تو مسخره ميكنند، و كسى كه تاء را ضمّه داده پس مقصود اينست كه خداى
سبحان پيامبرش را امر كرده كه ايشان را خبر دهد به اينكه عجب از اين قرآنست هنگامى
كه آن را عطا فرمود و گمراهان آن را مسخره ميكردند و تقديرش اينست بگو بلكه تعجب
كردم و بعضى گفتهاند: يسخرون يعنى وقتى آنها را ميخوانى بسوى خدا و تأمل و دقت در
دلائل و آيات او مسخره و استهزاء ميكنند، و اعمش از ابى وائل روايت كرده كه عبد
اللَّه بن مسعود (بل عجبت) بضمه تاء ميخواند، و شريح گويد: البتّه خدا تعجّب
نميكند فقط كسى تعجّب ميكند كه نميداند پس من آن را بابراهيم تذكر دادم، پس گفت كه
شريح معجب و خودبين برأى خود ميباشد، عبد اللَّه بن مسعود (بل عجبت) بضمه خوانده و
عبد اللَّه از شريح داناتر بقرآن و بدين بود، و نسبت دادن عجب را بخداى تعالى در
خبر
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 461