نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 451
ميشود مگر حروفى كه صدا دارد پس آنها در ضاد
ادغام نميشوند و ضاد هم در هيچ يك از اين حروف ادغام نميشود براى آنكه در آن
زيادتى صوت ميشود، و امّا ادغام در سابحات سبحا و السابقات سبقا خوب است براى
نزديك بودن حروف آن بهم و امّا كسى كه باظهار تاء در اين حروف قرائت كرده پس براى
اختلاف مخارج است،.
و امّا كسى كه بزينة الكواكب خوانده پس كواكب را بدل از زينت قرار
داده چنانچه مىگويى (مررت بابى عبد اللَّه زيد) عبور كردم بابى عبد اللَّه زيد و
كسى كه الكواكب را با نصب خوانده زينت را اعمال در الكواكب نموده و معنايش به
اينكه ما كواكب را در آن زينت داديم و مانند اين است قول او(
إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيماً)
يعنى يتيمى را در روز سختى اطعام كردن و كسى كه بزينة- الكواكب خوانده مصدر را
اضافه بمفعول نموده مثل قول خداى تعالى:( مِنْ دُعاءِ
الْخَيْرِ)[1]( بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ)[2] و كسى كه (لا يسمعون) بتشديد خوانده پس جز اين نيست كه آن لا تسمعون
است پس تاء را در سين ادغام كرده و قد يستمع و لا يسمع و گاهى گوش ميدهد ولى
نميشنود پس هر گاه نفى گوش دادن از ايشان كرد، پس قطعا نفى شنيدن ايشان كرده از
جهت گوش دادن و از جهت غير آن، پس بليغتر است و گفته ميشود سمعت الشيء و استمعته
چنانچه گفته ميشود حقرته و احتقرته كوچك كردم او را و تحقير نمودم او را و شويته و
اشتويته كباب كردم او را و قطعى است كه خدا فرموده،(
وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ)[3] و
هر گاه قرآن خوانده شود براى شنيدن قرآن گوش فرا