نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 369
كه خدا ترسانيد بسبب آن از نزول عذاب، و
غفلت مانند سهو آن رفتن معنا است از خاطره، آن گاه خداى سبحان بار ديگر قسم ياد
كرد و گفت:
(لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى أَكْثَرِهِمْ)
يعنى واجب شد تهديد ايشان و- استحقاق عذاب بر ايشان،(
فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ) پس ايشان ايمان نميآورند و بر حال كفر و
بيدينى ميميرند و اين در علم خدا گذشته است.
و بعضى گفتهاند: تقدير آن اينست، لقد سبق القول على اكثرهم، هر آينه
در علم خدا كه بيشتر ايشان ايمان نميآورند پس ايشان ايمان نميآورند و اين را خداى
سبحان بفرشتگان خبر داد كه ايشان ايمان نميآورند پس مسلّم شد قول خدا بر ايشان.
(إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى
الْأَذْقانِ) البتّه ما قرار داديم در گردنهايشان غلهايى پس دستهايشان
بچانههايشان، كنايه از آن آورده و اگر چه آن را ياد نكرده براى آنكه اعناق و
اغلال دلالت بر آن ميكند و دلالت آنها از اين روست كه غل البته دست را بسوى چانه و
گردن جمع ميكند و غل گردن را بسوى چانه جمع ميكند.
و از ابن عباس و ابن مسعود روايت شده كه آنها (انّا جعلنا فى ايمانهم
اغلالا) قرائت ميكردند، و بعضى از ايشان فى ايديهم قرائت كردهاند و معنا در تمام
اين قرائت و احتمالات يكيست براى آنكه غل در گردن تنها بدون دست نميشود و نه در
دست تنها بغير گردن و مانند اينست، قول شاعر كه گفته است:
و ما ادرى اذا يممت ارضا
اريد الخير ايّهما يلينى
و من نميدانم وقتى قصد زمينى و شهرى را نمودم قصد خير نمودم كدام يك،
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 369