responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 367

و حايل شد مثل شير نرى كه با دمش اعلام خطر ميكرد كه اگر نزديك شوم مرا بخورد.

و ابو حمزه ثمالى از عمار بن عاصم از شفيق بن سلمه از عبد اللَّه بن مسعود روايت كرده كه قريش اجتماع كردند بدرب منزل پيغمبر 6 پس پيغمبر" ص" بيرون آمد و مشت خاكى بر سر و صورت آنها پاشيد و آنها او را نديدند، عبد اللَّه گويد آنها همان مردمى بودند كه در كنار چاه بدر اجتماع كردند.

و ابو حمزه از مجاهد از ابن عباس روايت كرده كه قريش اجتماع كردند و گفتند اگر محمد داخل مسجد الحرام شود همگى يك دفعه بر او حمله نموده و او را بكشيم، پس پيغمبر 6 وارد شد و خدا از پيش رو و پشت سرشان حجابى و سدّى قرار داد كه او را نديدند، پس نماز خواند سپس نزد آنها آمد و خاك بر سرشان افشاند و ايشان او را نميديدند، پس چون از آنها دور شد و خاك را ديدند گفتند اين سحر پسر (ابى كبشه)" يعنى فرزند زاده عبد المطّلب است"

تفسير:

((يس)) بتحقيق سخن در اوّل سوره بقره درباره حروف معجمه و مقطعه قرآن گذشت و اختلاف اقوال درباره آنها.

ابن عباس نيز گويد: معناى (يس) يا انسان است، و بيشتر مفسّرين همين معنا را گفته‌اند، حسن و ابو العاليه گفته‌اند: معنايش يا رجل است.

سعيد بن جبير و محمد الحنفيه گفته‌اند: معنايش يا محمد است، و بعضى گفته‌اند، معنايش: يا سيد الاوّلين و الآخرين است.

على بن ابى طالب و امام محمد باقر 8 فرموده‌اند آن يكى از نامهاى پيغمبر" ص" است و ما در پيش روايت در آن را ياد كرديم.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 367
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست