responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 366

شاعرى توصيف ميكند، كشتى را كه سوار شده و ميگويد:

و نحن على جوانبها و قعود

بغض الطّرف كالابل القماح‌

و ما در اطراف آن كشتى نشسته و چشمهاى خود را ميبستيم مثل شترى كه آب نخورده سر خود را بلند ميكند (على) در قول خدا على صراط متعلّق بمرسلين است تقديرش ارسلوا على صراط است و ممكنست جار و مجرور در محلّ خبر (انّ) باشد، پس خبر بعد از خبر باشد و ممكن است كه در محل نصب باشد بنا بر حاليت، پس مثل آنست كه گفته است، ارسلوا مستقيما طريقهم، ما انذر آباؤهم بهتر آنست كه (ما) نافيه و جمله در محل نصب باشد زيرا كه آن صفت قوم است، و ممكنست كه ما حرف موصول مصدريه بر تقدير، لتنذر قوما انذر آباؤهم باشد.

شأن نزول:

گفته‌اند: كه‌( إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا) درباره ابى جهل نازل شده چون كه او قسم خورده بود كه هر آينه اگر بيند كه پيغمبر 6 نماز ميخواند بيايد و سر آن حضرت را بشكند، پس آمد و آن حضرت نماز ميخواند و با او سنگى بود كه ميخواست بسر حضرت بزند، پس چون بلند كرد دستش بگردنش پيچيد، و سنگ بدستش چسبيد، پس چون نزد يارانش برگشت و بآنها خبر داد آنچه ديده بود سنگ از دستش افتاد، پس مردى از بنى مخزوم گفت من او را با اين سنگ ميكشم و آمد ديد كه آن حضرت نماز ميخواند، پس خواست سنگ را بياندازد كه خدا چشم او را كور كرد پس صداى آن حضرت را ميشنيد ولى خود او را نمى‌ديد پس برگشت بسوى يارانش و آنها را نديد تا آنكه او را صدا زدند و گفتند تو چه كردى گفت، نديدم او را ولى صداى او را شنيدم و ميان من و او چيزى مانع‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 366
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست