responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 234

يك سال بر عصا ايستاد تا بناء مسجد پايان يافت، سپس خداوند موريانه را بر عصايش مسلّط نمود تا مغز عصا را خورد و عصا شكست، پس مرده‌اش افتاد و جنّيان از مرگ او خبر شدند و در آن مدّت خيال ميكردند كه او زنده و آنها را نگاه ميكند.

و گفته‌اند: در ايستاده مردن او و نيز سر پا بودنش غرضهايى بود:

1- اتمام بناء مسجد.

2- آدميان بدانند كه جنّ علم غيب ندارد و ايشان در اين ادعايشان دروغگويند.

3- اينكه دانسته شود هر كس اجلش رسيد خواهد مرد و تأخيرى در اجل او نخواهد بود، زيرا حضرت سليمان 7 با همه جلالتش- مهلت داده نشد.

و روايت شده كه خداوند او را از مرگش آگاه ساخت پس او غسل كرد و بر خود سدر و كافور زد و كفن پوشيد و جنّيان مشغول كارشان بودند.

و ابو بصير از حضرت امام محمد باقر 7 روايت كرده كه فرمودند سليمان فرمان داد شياطين براى او قبّه از بلور و شيشه ساختند پس در همان ميان كه در قبّه بر عصايش تكيه داده بود و به جنّيان نگاه ميكرد كه چطور كار ميكنند و آنها او را ميديدند و دست رسى باو نداشتند ناگاه ديد مردى در قبه نزد اوست، گفت تو كيستى؟ گفت، من كسى هستم كه رشوه قبول نميكنم و از هيچ سلطانى نمى‌ترسم پس در همان حالى كه بر عصايش تكيه داشت در قبه جانش را گرفت، پس يك سال تمام جنّيان براى او كار كردند تا خدا موريانه فرستاد و عصاى او را خورد و افتاد.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 234
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست