نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 225
از قتاده روايت شده كه لقمان حكيم در اوّلين
روزى كه داود شروع بزره سازى كرد نزد او آمد و ديد كه داود آهن را حلقه حلقه كرده
و درهم مىكند پس در فكر فرو رفت كه داود چه ميكند و نميدانست چه ميخواهد بكند و
از او هم نه پرسيد تا داود از كارش فارغ شد، پس برخاست و آن را پوشيد و گفت خوب
سپريست اين براى جنگ، پس لقمان در اين موقع گفت: الصمت حكمة و قليل فاعله، سكوت
حكمت است و فاعل سكوت اندك است.
(وَ اعْمَلُوا صالِحاً) يعنى و گفتيم تو و
خانوادهات عمل صالح كنيد و آن طاعات و عبادات خداست كه براى شكر خداى سبحان بر
بزرگى نعمتش انجام دهيد.
(إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ)
يعنى بدرستى كه من عالم و دانا هستم بآنچه شما ميكنيد بر او چيزى از اعمال شما
مخفى و پوشيده نيست، آن گاه خداى سبحان سليمان را ياد نمود بآنچه كه او را از فضل
و كرامت داده بود و گفت:
(وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ) يعنى و مسخّر كرديم
براى سليمان باد را.
(غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ)
يعنى مسير صبحگاهى اين بادى كه مسخّر سليمان بود مسير يك ماه بود و مسير شامگاهى
او هم مسير يك ماه بود و مقصود اينكه آن باد در هر روز مسير دو ماه را كه اسب
سوارى ميرفت طى ميكرد.
قتاده گويد: صبح مسير يك ماه راه ميرفت تا نيم روز و بعد از ظهر تا
آخر روز هم مسير يك ماه ميرفت.
حسن گويد: صبح از دمشق حركت ميكرد و ظهر به اصطخر از زمين اصفهان
ميرسيد و حال آنكه بين آنها مسير يك ماه است براى كسى كه سريع و تند
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 225