responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 13

پشت و كمر مادران ما هستند، مادران شمايند بجهت اينكه مادران شما حقيقة آن زنانى هستند كه شما را زائيده‌اند و شير داده‌اند.

(وَ ما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ‌) و قرار نداده پسر خوانده‌هاى شما را پسرانتان، ادعياء جمع دعى، و آنست كه انسان او را به پسرى خود ميگيرد خداوند سبحان بيان فرمود كه او حقيقة پسر نيست.

و اين آيه نازل شده در باره زيد بن حارثة بن شراحيل كلبى از بنى عبد ود كه پيغمبر 6 او را قبل از نزول وحى و پيامبرى به پسرى گرفته بود زمانى كه او در قيد اسارت قريش درآمده بود پيامبر 6 او را در بازار عكاظ خريد، پس چون بآن حضرت فرمان رسالت و وحى رسيد وى را باسلام دعوت نمود و او بى‌درنگ مسلمان شد.

پس پدر زيد حارثه بمكّه آمد و نزد ابو طالب رفت و گفت به فرزند برادرت (محمّد 6 بگو كه يا او را بفروشد و يا آزاد نمايد و چون ابو طالب به حضرت رسول 6 اين پيام را داد فورا آن حضرت فرمود زيد آزاد است هر كجا خواهد برود.

پس زيد از جدا شدن و دور گشتن از پيامبر 6 امتناع كرد پدرش حارثه گفت اى گروه قريش گواه باشيد كه او پسر من نيست.

پس پيغمبر 6 فرمود: مردم شاهد باشيد كه زيد پسر من است، پس از آن زمان او را زيد بن محمد ميخواندند و چون پيغمبر 6 با زينب بنت جحش (دختر عمه‌اش) كه قبلا همسر زيد بود و طلاقش داده بود ازدواج كرد، يهود (عنود) و منافقان گفتند محمد زن پسرش (يعنى- عروسش) را بزنى گرفت و حال آنكه مردم را از اين عمل نهى ميكند.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 13
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست