responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 129

پس چون او را ديدم چنان بزرگ در نظرم جلوه كرد كه نتوانستم باو نگاه كنم وقتى دانستم كه رسول خدا 6 او را ياد نمود، پس باو پشت كرده و گفتم اى زينب مژده بده كه رسول خدا 6 تو را خواستگارى نمود، پس مسرور و خوش حال شد و گفت من نميتوانم كارى انجام دهم تا پروردگارم فرمان دهد، پس برخاست و براى عبادت و شكر اين نعمت بمسجد خود رفت و نازل شد آيه:

(زَوَّجْناكَها).

پس پيامبر 6 با او ازدواج كرد و آميزش نمود و وليمه‌اى براى اين عروسى داد كه براى ازدواج هيچ كدام از همسرانش نداده بود، گوسفندى ذبح نمود و همه مردم مدينه را تا آخر روز نان و گوشت داد.

و از شعبى: روايت شده كه گفت زينب (ع) به پيامبر 6 ميگفت من سه موضوع را بشما تذكر ميدهم كه هيچيك از زنان شما آنها را تذكر ندادند 1- جدّ من و شما كيست (عبد المطلب) 2- مرا خداوند متعال بشما در آسمان تزويج كرد 3- واسطه اين امر براى من حضرت جبرئيل (ع) بود. سپس خداى سبحان فرمود:

(ما كانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ‌) يعنى بر پيامبر گناهى و تنگى نيست در آنچه كه خدا براى او حلال كرده از تزويج با زن پسرى كه به پسر خواندگى اتخاذ كرده است.

و بعضى گفته‌اند: در آنچه كه خدا واجب و فرض بر او نموده از تزويج با زينب (زن پسر خوانده‌اش) تا باطل كند حكم جاهليت را در پسرخوانده‌ها( سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ‌) يعنى مانند سنّت و آئين خدا در پيامبران گذشته و طريقه و شريعت او در ايشان در زوال حرج از ايشان‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 129
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست