نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 127
پرهيز ميكرد حق پرهيز كردن و ميترسيد در
چيزى كه واجب است كه ترسيد در آن و لكن خدا اراده كرد ترسيدن حيا را بعلّت اينكه
حيا و آزرم غالب بود بر اخلاق كريمانه آن حضرت 6 چنان كه خداى سبحان فرمود:
(ان ذلكم كان يؤذى النبى فيستحى منكم) اين عمل شما پيامبر را اذيت
ميكند، پس از شما حيا مينمايد[1].
و بعضى گفتهاند: كه زينب شريفه از خاندان شرف بود زيرا نوه عبد
المطلب و دختر عمّه پيامبر بود و پيامبر او را تزويج بزيد غلام و پسرخوانده خود
كرده بود و براى زينب ننگ بود كه همسر بندهاى باشد، پس پيامبر 6 اراده كرد شرفى به شرافت ذاتيش بسبب تزويجش با او افزوده شود و اين بود سبب
تزويج او بزيد، پس قصد نمود كه هر وقت زيد او را رها كند با او تزويج نمايد.
داستان ازدواج زينب با پيامبر 6
ابو مسلم گويد: كه عرب جاهلى پسر خوانده را نازل منزله فرزند صلبى
خود قرار ميدادند در احكام توارث و غيره، پس پيامبر 6 خواست كه اين را بكلّى
باطل كند و سنّت و آئين جاهليت را نسخ نمايد، پس تزويج زينب را در دل خود مخفى
ميداشت براى همين مقصود تا اينكه مردم نگويند زن پسر (عروس خود) خود را گرفته و به
آن حضرت نسبت بدهند چيزى را كه آن جناب از آن منزّه است و براى همين فرمود( أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ) و
گواهى بر اين تأويل قول خدا در ما بعد آن كه فرمود: