نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 111
ايشان را پاك كن پاك كردنى.
ام سلمه گويد: پس گفتم يا رسول اللَّه و من با ايشانم، فرمود تو بخير
و سعادتى.
2- ثعلبى در تفسيرش نيز روايت كرده باسنادش از ام سلمه كه پيامبر 6 در منزلش بود كه فاطمه با قدحى آمد كه در آن حريره بود، پس
فرمود شوهر و پسرانت را بطلب، پس حديث را مثل حديث ابو حمزه ياد كرده، سپس گفت پس
خدا نازل كرد، انما يريد اللَّه، آيه تطهير را گويد پس گرفت اطراف كساء را و بر
آنها افكند، آن گاه دست خود را بيرون آورد و بسوى آسمان بلند نمود، سپس گفت:
اللهمّ هؤلاء اهل بيتى و حامتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا
، بار خدايا اينها اهل خانه من و رحم منند، پس به بر از ايشان پليدى
را و پاكيزه كن آنها را پاكيزه كردنى ام سلمه گويد: پس من سرم را داخل اطاق كرده و
گفتم من با شما هستم اى رسول خدا 6 فرمود، تو بخيرى، تو بخيرى.
3- و نيز ثعلبى باسنادش روايت كرده از مجمع كه گويد من با مادرم وارد
بر عايشه شديم، پس از خروجش بر على 7 در روز جمل پرسيد گفت آن تقدير
خداوند بود[1] پس از على
7 پرسيد، پس عايشه گفت مىپرسى از من از محبوبترين مردم او و همسرش
فاطمه محبوبترين
[1]- از اين جمله عايشه معلوم ميشود كه او جبرى مذهب بوده و
مانند اشاعره كه جبرى قدرى هستند و افعال بندگان را از ثواب و گناه كار خدا
ميدانند و بنده را مسلوب الاختيار، و بنا بر اين يا منكر عذاب و عقاب و پاداش
خواهند بود و يا نسبت ظلم و فعل قبيح بخداى تعالى خواهند( داد، چون وقتى فعل از
خدا باشد عذاب و ثواب بندگان معنا ندارد و اگر خدا بنده بىاختيار را عذاب كند ظلم
باو كرده است. مترجم
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 111