نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 42
موقعى كه شوهر بخانه آمد از قول من باو بگو
كه «آستانه خانهات را تغيير بده» پس از زمانى اسماعيل بخانه آمد و بوى پدرش را از
محيط خانه استشمام كرد از همسر خود پرسيد آيا كسى بخانه ما آمده بود؟ همسر وى گفت:
بلى پير مردى باين اوصاف در غياب تو بمنزل ما آمد ولى اوصاف ابراهيم 7
را با لحن تحقير آميزى ذكر كرد! اسماعيل گفت آن پير مرد بتو چيزى نگفت همسر او
گفت، بمن سفارش كرد هنگامى كه شوهرت آمد از قول من باو سلام برسان و بگو كه آستانه
خانهات را تغيير بده! اسماعيل آن زن را طلاق گفت و براى خود همسر ديگرى انتخاب
كرد.
پس از مدتى باز ابراهيم 7 از ساره اجازه خواست كه براى
ملاقات اسماعيل بمكه برود ساره باين شرط نيز موافقت كرد كه ابراهيم در مكه از مركب
خود فرود نيايد.
ابراهيم 7 بطرف مكّه حركت كرد و هنگامى كه بدر خانه
اسماعيل رسيد ديد اسماعيل در خانه نيست از همسر وى پرسيد اسماعيل كجا رفته است؟ او
در جواب گفت شوهرم بعزم شكار بخارج منزل رفته است و الآن انشاء اللَّه خواهد آمد
تو اكنون از مركب خود پائين بيا و استراحت كن ابراهيم گفت: آيا وسيله پذيرايى از
مهمان دارى او گفت: بلى و فوراً مقدارى شير و گوشت بحضور آورد ابراهيم 7
آن شير را نوشيد و آن گوشت را خورد و از خداوند براى شير و گوشت بركت خواست-
چنانچه آن زن در آن روز نان يا گندم يا جو يا خرما آورده بود و ابراهيم 7 درباره اينها دعا ميكرد، بركت بيشترى باينها داده ميشد- پس از اينكه
ابراهيم 7 غذا ميل كرد همسر اسماعيل مجدداً بوى گفت از مركب پائين بيا
تا سرت را بشويم ولى ابراهيم 7 پياده نشد. همسر اسماعيل قطعه سنگى را كه
امروز «مقام ابراهيم» ناميده ميشود آورد و زير پاى راست ابراهيم 7 گذارد
و جانب راست سر ابراهيم را شستشو داد و اثر پاى راست وى در آن نقش بست بعد از آن،
آن سنگ را در زير پاى چپ ابراهيم قرار داد و طرف چپ سر او را شستشو داد و اثر پاى
چپ او در آن سنگ ماند.
ابراهيم 7 بطرف مسكن خود قصد مراجعت كرد و هنگام حركت
بهمسر
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 42