2- راندن همانطور كه ميگويند: «هداه» الى الرشاد يعنى او را بسوى
نيكى راند و سوق داد و قربانى را از اين جهت كه به حرم سوق داده ميشود «هدى»
گفتهاند.
حلق- تراشيدن.
الاذى- آزار و اذيت و هر چيزى كه باعث ناراحتى گردد.
نسك- جمع «نسيكه» كه بمعناى قربانى است و بمعناى عبادت نيز آمده است
و ناسك به مرد عابد ميگويند:
تمتّع- لذّت ببرد از «تمتع» كه لذّت بردن است حجّ تمتّع اينست كه شخص
در ماه حج عمره بجا بياورد سپس از احرام خارج شده و آنچه را كه در حال احرام ممنوع
بود انجام دهد و لذت برد و بعد، براى حجّ محرم گردد بدون اينكه به يكى از ميقاتها
برود.
اهل- زن و يا نزديكترين فرد به مرد، اهل او شمرده ميشود و تاهل
«بمعناى زن گرفتن» است. اهل بيت ساكنان خانه را گويند و كلمه «اهلًا و مرحباً» و
كلمه: «اهلًا و مرحباً» نيز بمعناى اختصاص تحيت و سلام به شخص.
العقاب- عذاب و كيفر و با ريشه و اصل اين كلمه كه از عقب بمعناى
دنبال است تناسب دارد چه، كيفر كارهاى زشت بدنبال آن مىباشد.
تفسير:
ابن عباس و مجاهد، ميگويند اين قسمت از آيات براى بيان حكم لزوم و
وجوب حج و عمره پس از بيان حكم وجوب جهاد آمده است و ميفرمايد كه اعمال حج و حدود
و خصوصيات حج و عمره را انجام داده آنها را بپايان رسانيد.
ولى مطابق نقلى از امير المؤمنين و على بن الحسين 8 كلمه
«اتمّوا» بمعناى بپايان رسانيد نيست بلكه بمعناى «اقيموا» (بپا داريد) مىباشد و
از مفسرين «سعيد بن جبير و مسروق و سدى» همين وجه را گفتهاند كه معناى آيه چنين
ميشود: حج و عمره تا آخر آنچه دارند بپا داريد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 241