نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 82
«حسان» گويد: «ثوى فى قريش بضع عشرة حجة»
يعنى در بين قريش ده سال زندگى كرد. و اگر (ثوى) با حرف جر متعدى شود همزه بر سرش
در آمده و واجب است كه بمفعول دوم متعدى گردد و اتفاقاً در آيه شريفه حرف جر وجود
ندارد.
«ابو الحسن» گويد: كه «اعمش» آيه را «لنثوينهم من الجنة غرفا» (بدون
حرف جر) خوانده است، و من اين حرف را نمىپسندم زيرا تو نمىگويى- يعنى چنين گفته
نميشود- (اثويته الدار).
«ابو على» گفته- ممكن است حرف «اعمش» صحيح باشد- و دليل گفتارش اين
بوده كه آيه در اصل «لنثوينهم من الجنة فى غرف» بوده مانند «لنزلناهم من الجنة فى
غرف» سپس حرف جر حذف شده و «غرفا» خواندهاند نظير كلام عرب كه گويند:
«امرتك الخير فافعل ما امرت به» بحذف حرف جر-.
اعراب:
خالدين: منصوب و حال براى «هم» در (لنبوئنهم) ميباشد.
(الَّذِينَ صَبَرُوا): در محل جر واقع شده و صفت
است براى «العالمين» و مخصوص بمدح او محذوف و در تقدير «نعم اجر العاملين الصابرين
المتوكلين اجرهم» ميباشد.
و ممكن است مضاف محذوف بوده و تقدير «نعم اجر العاملين اجر الذين
صبروا» باشد و بنا بر اين مخصوص به مدح محذوف بوده و مضاف اليه جانشين او ميگردد.
(وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ): «كأين» در محل رفع است و جمله(مِنْ دَابَّةٍ) بيان است و(لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا) صفت براى مجرور بوده و «اللَّه» مبتداء و «يرزقها» خبر او و تمام
اين جمله خبر «كأين» واقع ميشود.
شأن نزول:
«مقاتل» و «كلبى» گويند كه آيه اول در باره مستضعفين و مسلمانان تهى
دست كه ساكن مكه بوده- و در شكنجه مشركين بودند- نازل شده و آيه آخر در باره گروه
ديگرى از مسلمين كه در مكه مورد شكنجه و آزار مشركين بودند نازل شده و آنها مأمور
بهجرت بمدينه گشتند پس گفتند چگونه بسوى مدينه هجرت كنيم و حال
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 82