responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 19  صفحه : 223

آن را به قرّات جمع بسته‌اند و نظيرش در اصطلاح عرب گفته شده مانند نحن فى اشغال و لنا علوم.

شرح لغات:

تتجافى: تجافى بمعنى دور شدن از چيزى و مكان بلندى را اختيار نمودن است و لغات «جفا عنه، يجفو جفاء، تجافى عنه تجافيا» همه بمعنى برخاستن و دورى گزيدن آمده است و شاعر گفته:

و صاحبى ذات هباب دمشق‌

و ابن ملاط متجاف ارفق‌

ناقة (شتر) سواريم هميشه با نشاط و بنرمى و آرامى سرعت كرده و دستهاى خود را آن گاه كه بالا مى‌برد بآهستگى فرود آورده و سوارش را برنج راه زحمت نميدهد.

المضاجع: «مضجع» بمعنى خوابگاه و جايى كه انسان بپهلو خوابيده باشد چنان كه عبد اللَّه بن رواحه در باره پيامبر 6 در شعرش چنين ميگويد:

يبيت يجافى جنبه عن فراشه‌

اذا استثقلت بالمشركين المضاجع‌

آنجا كه شب كند پهلو را از فراش تهى نموده و بپاس عظمت پروردگار در دل شب برخيزد و با خداوند هستى مناجات نمايد در آن گاه كه بر مشركين خوابگاه سنگينى كرده و در خواب ناز قرارشان دهد.

- المضاجع جمع مضجع و بمعنى خوابگاه آمده است-.

اعراب:

(خَوْفاً وَ طَمَعاً): مفعول له يعنى بعلت خوف و اميدوارى چنان كه گويند: چنين كارى را بعلت ترس انجام دادم.

«زجاج» گويد: در حقيقت اين دو لفظ بجاى مصدر نشسته‌اند زيرا جمله‌(يَدْعُونَ رَبَّهُمْ) دلالت دارد كه آنان از عذاب پروردگار خائف بوده و برحمت او اميدوار و بنا بر اين تقديرش «يخافون خوفاً و يطمعون طمعاً» ميباشد.

جزاء: منصوب و مفعول له است.

(لا يَسْتَوُونَ‌): جواب استفهام بوده، يعنى «چنين نيست» و واو دومش از جهتى‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 19  صفحه : 223
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست