نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 16
وجود ندارد اثبات دليل آن ممكن نخواهد بود
بنا بر اين اعتقاد بچنين امرى نيز پسنديده نمىباشد- چون وقتى شريك براى خدا نباشد
چگونه ممكن است براى اثبات آن دليل آورد-.
(إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ): بازگشت شما بحكم من است.
(فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ):
باعمالى كه انجام دادهايد شما را آگاه ميسازم و پاداش آن را مىدهم.
از سعد بن ابى وقاص روايت شده كه گفت من نسبت بمادر خود نيكو رفتار بودم
و چون اسلام اختيار نمودم، مادرم بمن خطاب نموده گفت: يا سعد، اين چه دينى است كه
تو برگزيدى، بايد آن را ترك كنى و بآئين بت پرستى برگردى، و گرنه اعتصاب غذايى
نموده هيچ نخورم و نياشامم تا بميرم و تو مورد سرزنش قرار گرفته و مردم بتو گويند
اى قاتل مادر.
گفتم: مادرم از كارهاى خود دست بدار كه من دين اسلام را ترك نخواهم
كرد.
روز اول مادرم چيزى نخورد و با گرسنگى خوابيد تا خورشيد طلوع كرد و
باز از خوردن خويشتندارى كرد و تا غروب آفتاب روز دوم گرسنه ماند تا آنكه مجبور
شدم و گفتم بخدا سوگند اگر تو صد جان داشته باشى و يك يك از حنجرهات بيرون بيايد
من از دين خود دست بر نمىدارم، اكنون تو دانى و بس آن قدر نخور تا بميرى.
مادرم در مقابل اين گفتارم تعجب كرد و چون استواريم را در آئين مقدس
اسلام ديد دست از اعتصاب برداشته غذا خورد. در اين باره بود كه آيه مذكور نازل شد
و فرمود(وَ إِنْ جاهَداكَ) تا آخر».
مادر سعد بن ابى وقاص بنام حمنه دختر ابى سفيان فرزند اميه او فرزند
عبد شمس است.
روايت شده از (بهر بن ابى حكيم) و او از پدرش نقل مىكند كه بحضور
رسول خدا 6 شرفياب شدم و از حضرتش پرسيدم: بچه كسى نيكويى و خدمت كنم؟ حضرت پاسخ
داد بمادرت، بار دوم پرسيدم بعد از مادر بچه كسى؟ پاسخ داد بمادرت،
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 16