responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 19  صفحه : 13

برادر بسوى مدينه روانه گشتند و اتفاقاً در مدينه با عياش ملاقات نمودند، اعتصاب غذايى و اضطراب مادر را با او در ميان گذارده و از او خواستند تا بوطن برگردد و بالآخره موافقتش را جلب نمودند تا براى مدت كوتاهى بديدار مادر همراه آنان برگردد. ولى او با برادران عهد بست كه او را از دينش باز ندارند و با برادران بسوى مادر رهسپار شدند.

اما مادرش تا سه روز باعتصاب غذايى خود ادامه داد ولى بعد از سه روز تاب و توان از او رفت و بحكم اجبار دست از اعتصاب خود برداشت و مانند هميشه اقدام بخوردن غذا و نوشيدن آب نمود ولى انتظار فرزندان خود ميكشيد.

برادران، عياش را برداشته و عزم وطن نمودند، چون از شهر مدينه بيرون آمده و از چشمها دور شدند، نسبت بعياش با تندى رفتار كرده و او را با طناب محكم بستند و مشغول كتك زدن شدند تا آنجا كه هر يك صد تازيانه بر بدنش وارد ساخته و بدن زير تازيانه‌ها شديداً آزرده شد. البته منظور برادران اين بود تا عياش از دين خود كه آئين يكتا پرستى پيامبر 6 است دست برداشته و به آئين بت‌پرستى برگردد.

عياش كه سخت آزرده شده بود از ترس شكنجه‌ى بيشتر، برائت خود را اعلام كرد و آنچه را كه شايسته نبود نسبت بآئين يكتاپرستى بزبان آورد تا از او دست برداشتند. و اين آيه (آيه 10) در باره‌اش نازل شد.

اما بين آن دو برادر، حرث با شدت بيشترى نسبت بعياش رفتار كرد، و عياش با خود قسم ياد نمود كه اگر او را در خارج حرم ملاقات كند، سر از تنش جدا خواهد ساخت. و بالآخره با چنين تندى وارد مكه شدند و عياش لحظه‌اى با مادر خويشتن ملاقات نمود و اتفاقا پس اندك زمانى پيامبر 6 و متعاقب او مؤمنين مهاجرت بمدينه نمودند و عياش نيز راه مدينه را پيش گرفت و بپيامبر ملحق گشت و رفته رفته در اسلام خود قوى گشت و مسلمانى شايسته گرديد. ولى برادرش، حرث چندى در مكه سكونت كرده و سپس بآئين اسلام گرويد و بسوى مدينه هجرت نموده، با پيامبر 6 بيعت كرد اما عياش از آمدن برادر و اسلام او هيچ اطلاع نداشت، روزى‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 19  صفحه : 13
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست