نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 116
آگاه باش ايكه منع مىنمايى مرا از حضور در
ميدان جنگ و امر ميكنى برسيدن لذتهاى زندگى، آيا تو ميتوانى ضمانت كنى كه مرا در
دنيا تا ابد نگهدارى يا خير.
و مقصود اينست كه در اصل (ان احضر) بوده و (ان) حذف گرديده و فعل
برفع خوانده شده است. در مثل گويند «اسم معيدى را بشنوى بهتر از آنست كه تا او را
ببينى» ب: تقدير (آية) است و در اصل «من آياته آية يريكم البرق» بوده اما چون در
كلام دلالت بود او حذف گرديد.
ابن مقبل گويد:
و ما الدهر الا تارتان فمنهما
اموت و اخرى ابتغى العيش اكدح
در جهان جز دو مرحله بيش نيست يا مىميرم و يا خوش گذرانى نموده و
كوشش كنم در آن.
ج: يك جمله با تقدير (واو) فرض كنيم و جمله بعد را مستقل بدانيم و در
اصل «و يريكم البرق خوفا و طمعا، و من آياته ...» كه عطف جمله بر جمله خواهد بود و(خَوْفاً وَ طَمَعاً) مفعول له با تقدير لام
ميباشند.
(ثُمَّ إِذا دَعاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ): جار و مجرور متعلق بمحذوف ايكه حال براى «كم» بوده، ميباشد و تقدير
«اذا دعاكم خارجين من الارض» است و ممكن است محذوف صفة «دعوة» بوده، و تقدير «دعوة
ثابتة من الارض» باشد.
پس جار به «يخرجون» متعلق نبوده چون ما بعد «اذا» در ما قبلش عمل
نكند.
مقصود:
بدنبال آيات قبل در باره آگاهى بندگان به خداشناسى، چنين فرمود:
(وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً): و از آيتهاى پروردگار آنكه قرار داده برايتان از نوع شكل و جنس
شما جفتها (زنها) يى و اين خود منتى است زيرا بگفته «ابى مسلم» انسان بهم شكل خود
گرايش بيشترى دارد. اما «قتاده» گفته مقصود آنكه «حوا» را از استخوان پهلوى «آدم»
گرفتيم و سپس خلق نموديم، ولى بعضى گفتهاند كه اصولا جنس زن از نطفه مرد گرفته شد
و معنى آيه اينست.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 116