نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 95
ترجمه:
و به جستجوى مرغ پرداخته، گفت: چرا هدهد را نميبينم؟ بلكه او از
غائبان است. به سختى عذابش ميكنم يا او را سر مىبرم يا اينكه دليل آشكارى برايم
بياورد. سليمان مدت كوتاهى صبر كرد و هدهد گفت: به چيزى اطلاع يافتهام كه از آن
بىاطلاعى و از شهر سبا خبر قطعى برايت آوردهام. زنى ديدم كه بر آنها حكم ميراند
و از هر چيزى به او داده شده بود و تختى عظيم داشت. خودش و قومش را ديدم كه سجده
خورشيد ميكردند و شيطان اعمالشان را برايشان زينت داده و از راه راست باز داشته بود
و هدايت نيافته بودند، تا براى خداوندى سجده كنند كه چيزهاى مخفى را در آسمانها و
زمين بيرون مىآورد و ميداند آنچه را مخفى ميداريد و آشكار ميكنيد. خدايى كه خداى
عرش عظيم است و جز او خدايى نيست.
قرائت:
لياتينى: ابن كثير به دو نون خوانده است ولى ديگران بيك نون و حذف
نون ديگر بخاطر اين است كه چند نون اجتماع نكنند.
مكث: عاصم و يعقوب بفتح كاف و ديگران بضم خواندهاند و هر دو يكى
است.
من سبا: ابو عمرو و ابن كثير بفتح همزه و ابن كثير بدون همزه و
ديگران به جر همزه خواندهاند.
الا يسجدوا: ابو جعفر و كسايى و يعقوب به تخفيف لام و ديگران به
تشديد خواندهاند. بنا بر قرائت اول به معنى «الا يا قوم اسجدوا» است كه
نمونههايى هم در زبان عرب دارد. مثل:
فقالت الا يا اسمع نعظك بخطة
فقلت سميعاً فانطقى و اصيبى
گفت: هان، بشنو تا پندت دهم. گفتم: بگو كه مىشنوم.
تخفون و تعلنون: عاصم به تاء و ديگران به ياء خواندهاند.
اعراب:
(لا أَرَى): حال.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 95