نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 217
بياوريم، مجال نبود. بعضى معتقدند كه اشعار
وى در باره دفاع از اسلام و مبارزه با نيرنگها و عنادها از يك جلد هم بيشتر
مىشود. اينكه ابو طالب بمبارزه علنى با دشمنان پيامبر برنخاست، بخاطر اين بود كه
بتواند از راه ريش سفيدى و بزرگترى آنها را براه صلاح آورد و جلو نيرنگها و
دشمنىهايى كه بعد از وفاتش در برابر رسول عاليقدر اسلام آشكار ساختند، بگيرد.
مقصود:
قبلا در باره قرآن و اينكه كتابى است براى هدايت خلق سخن گفت. اكنون
مىفرمايد: وظيفه پيامبر اين نيست كه آنها هدايت شوند بلكه فقط وظيفهاش گفتن و
اداى رسالت است. مىفرمايد:
(إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ):
تو هر كه را دوست دارى هدايت نميكنى. برخى گفتهاند: يعنى خويشاوندانت را هدايت
نميكنى.
مقصود از هدايت در اينجا آن لطفى است كه در موقع ايمان شامل حال شخص
مىشود. تنها خداوند بر اين كار قادر است. زيرا اين لطف يا به فعل خداست- يا به
اعلام او و راه صلاح دينى مرد را فقط خدا ميداند و بس. اما آن هدايتى كه به معنى
دعوت و بيان است، مربوط به پيامبر است. چنان كه مىفرمايد:(وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ)
(تو به راه راست هدايت ميكنى: شورى 52).
برخى گويند: مقصود از هدايت در آيه شريفه، اجبار بهدايت است، يعنى تو
نمىتوانى كسى را اجبار به هدايت كنى.
برخى گويند: يعنى هدايت شدن و حق پذيرى آنها بر عهده تو نيست.
(وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ
بِالْمُهْتَدِينَ): ولى خداوند هر كه را بخواهد به لطفش هدايت ميكند و او به حال
اشخاصى كه قابل هدايتند داناتر است و امور را بنحوى كه صلاح بندگان است تدبير
ميكند.
برخى گويند: يعنى هر كه را بخواهد مجبور به ايمان ميكند.
(وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ
أَرْضِنا): گفتند: اگر با تو پيرو هدايت
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 217