نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 171
بود از موسى كمك خواست تا دشمن را مغلوب
سازد.
ابو بصير از امام صادق (ع) روايت كرده است كه: نام شما براى شما
مبارك باشد.
گفتم: چه نامى؟ فرمود: شيعه! مگر نشنيدهاى كه خداوند مىفرمايد:(فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ
عَدُوِّهِ).
(فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْهِ):
موسى مشتى بر سينهاش زد و كار او را يكسره كرد. برخى گفتهاند: عصائى به او زد.
(قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ): و
گفت: اين كار از شيطان بود كه مرا بخشم آورد.
و باعث شد كه مردى را بكشم.
حسن گويد: در آن موقع كشتن كافر روا نبود. زيرا تكليف خوددارى از جنگ
بود.
برخى گفتهاند: يعنى كارى كه به سبب آن قتل واقع شد از عمل شيطان
بود.[1] سيد مرتضى
دو وجه ديگر ذكر كرده است: 1- قتل او بدست من سبب شد كه او از ثواب محروم گردد و
اين از عمل شيطان است. زيرا بهتر بود كه فعلا زنده بماند شايد از فرصت استفاده
ميكرد پس موسى فعل مستحبى را ترك كرده است.
2- مقصود اين است كه كار مقتول از عمل شيطان بود. يعنى او مخالف خدا
و مستحق قتل بود. سپس بوصف شيطان پرداخته، مىگويد:
(إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ):
شيطان دشمن بنى آدم و آشكارا گمراه كننده ايشان است.
پرسش:
آن مرد يا سزاوار قتل بود يا نبود؟ اگر سزاوار نبود، از نظر شما روا
نيست انبياء پيش از نبوت يا بعد از آن مرتكب كار خلاف شوند و اگر سزاوار بود، چرا
[1]- از آنجا كه ما معتقديم كه پيامبران كارى كه مطابق ميل شيطان
و مخالف رضاى خداست انجام نميدهند، بايد اين جمله طورى معنى شود كه با قاعده عصمت
انبياء مخالف نباشد. على هذا آيه هيچ دلالتى ندارد كه موسى ميخواهد بگويد قتل از
عمل شيطان است، بلكه ميخواهد بگويد اين قتل در نتيجه جنگى است كه عمل شيطان بود.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 171