نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 169
ولى موسى پستان هيچ زنى نگرفت. وقتى خواهر
موسى بىتابى و محبت و دلسوزى آنها را مشاهده كرد، گفت: خانوادهاى سراغ دارم كه
با كمال محبت و دلسوزى اين طفل را تربيت و بزرگ مىكنند.
(وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ): قوم فرعون دلشان
براى طفل مىسوخت و همه نوع تلاش براى نجات طفل كرده بودند.
برخى گويند: وقتى خواهر موسى چنين گفت، هامان گفت: اين زن او را
مىشناسد و ميداند كه از چه خانوادهاى است؟ خواهر موسى گفت: منظورم اين بود كه
اين خانواده دوستان و خدمتگزاران فرعونند.
(فَرَدَدْناهُ إِلى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ): موسى را بمادرش برگردانديم تا چشمش روشن شود و غم نخورد.
در اينوقت خواهر موسى نزد مادر آمده، او را نزد فرعون برد. موسى بوى
آشنا بمشامش خورد. دانست كه مادر است. پستانش را گرفت و شيرش را نوشيد و آرام شد.
گويند: فرعون به او گفت: چرا اين طفل فقط پستان ترا گرفت؟ جواب داد:
بخاطر اينكه من زنى خوشبو بوده داراى شيرى پاك هستم. هر بچهاى
بياورند شير مرا مىخورد. فرعون خوشحال شد.
(وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ):
تا مادر موسى بداند كه وعده خدا حق است. مقصود همان وعدهاى است كه در آيه 7 ذكر
شده است.
(وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ):
ولى بيشتر آنها نمىدانستند كه خداوند به وعده خود جامه عمل پوشيده است.
(وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى آتَيْناهُ حُكْماً وَ
عِلْماً): همين كه موسى رشد كرد، و عقلش كامل شد، او را به حكمت و دانش برترى
بخشيديم. برخى گفتهاند: يعنى هنگامى كه به سن 40 ساله رسيد. بنا بر اين موسى پيش
از آنكه به نبوت برگزيده شود داراى حكمت و دانش بود. برخى گويند: منظور از حكمت و
دانشى كه به او داده
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 169