نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 144
وهب مىگويد: اين موجود صورتش شبيه صورت
انسان و ساير اندامش شبيه مرغ است. چنين موجودى جز از معجزات الهى نخواهد بود. از
على (ع) روايت شده است كه اين موجود صاحب عصا و حديده است.
از امام صادق (ع) روايت شده كه مردى به عمار ياسر گفت: آيهاى در
كتاب خدا قلبم را فاسد كرده است. عمار پرسيد: كدام آيه؟ گفت: اين آيه:( أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً)
مقصود از دابه زمين چيست؟ عمار گفت: بخدا نمىنشينم و نميخورم و نمىنوشم تا بتو
نشان دهم. عمار با آن مرد نزد على (ع) آمد. حضرت مشغول خوردن خرما و سرشير بود
فرمود: بيا. عمار نشست و با حضرت مشغول خوردن شد. آن مردم تعجب كرد. وقتى كه عمار
برخاست، آن مرد گفت: سبحان اللَّه! تو قسم خوردى كه نخورى و ننوشى مگر اينكه آن
دابه را بمن نشان دهى. عمار گفت: اگر عقل دارى بتو نشان دادم.
همين داستان را عياشى از ابو ذر نقل كرده است.[1]( تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُونَ). اين موجود عجيب با مردم سخن مىگويد كه آنها به آيات ما يقين نداشتند.
برخى گفتهاند: يعنى مردم به سخن اين موجود و خروج او يقين نداشتند.
به احتمال بعضى از مفسران كلام آن موجود با مردم اين است كه مؤمن و
كافر را مشخص مىسازد يا اينكه كفار را با سخنان ناخوشايندشان به سوى آتش مىراند.
روزى كه از هر امتى گروهى از آنها كه آيات ما را تكذيب مىكنند محشور
مىكنيم
[1]- مطابق اين روايت، مقصود از آن موجود على( ع) و بنا بر اين
روايت در باره رجعت است. ممكن است نظر اين باشد كه آن موجود نمونهاى است از على(
ع) و همان حضرت مهدى( ع) است بهر حال آيه و روايات ناظر بيك حقيقت و از ملاحم
مىباشند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 144