responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 18  صفحه : 112

بلقيس گفت: خدايا بخود ظلم كردم و با سليمان در برابر خداوندى كه رب العالمين است، تسليم گشتم.

لغت:

تنكير: تغيير شي‌ء بنحوى كه صاحبش آن را نشناسد.

صرح: قصر. اصل معنى اين كلمه از وضوح و آشكارى است.

لجه: گرداب. محل تجمع آب.

ممدد: هموار.

مقصود:

هنگامى كه فرستاده نزد بلقيس آمد و بلقيس يقين كرد كه سليمان پيامبر خداست و نميتواند در برابر او مقاومت كند، آماده شد كه بحضور سليمان بيايد.

جبرئيل خبر حركت او را به سمع سليمان رسانيد.

(قالَ يا أَيُّهَا الْمَلَؤُا أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ‌): سليمان به بزرگان لشكر خود گفت: چه كسى تخت او را پيش از آنكه بعنوان تسليم پيش من آيند، به اينجا مى‌آورد؟

چرا سليمان خواست كه تختش را بياورند؟ در اينباره اقوالى است:

1- قتاده مى‌گويد: سليمان از تخت بلقيس متعجب شده بود. ميخواست كه آن را ببيند و چون دانسته بود كه بلقيس مسلمان مى‌شود و گرفتن مال او پس از مسلمانى حرام ميشود، ميخواست كه قبل از مسلمانى وى تختش را تصاحب كند[1].

2- ابن زيد مى‌گويد: ميخواست بدينوسيله عقل و درايت بلقيس را بسنجد.


[1]- اين قول با مقام عصمت و حقيقت انبياء منافات دارد و حتى شايسته ذكر هم نيست.

شايد مؤلف بزرگوار اين قول را از اينجهت در اينجا ذكر كرده است كه ميزان فهم تفسيرى و اخلاص گروهى از اهل تسنن را نسبت به انبياء عظام الهى روشن سازد. زيرا اگر نگوئيم: همه آنها اكثرشان انبياء خدا را در حد يك انسان لغزشكار و آلوده تنزل ميدهند. قول قتاده كه در متن آمده، ناشى از همين طرز تفكر است.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 18  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست