نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 111
ترجمه:
سليمان گفت: اى بزرگان، چه كسى تخت او را پيش از آنكه بعنوان تسليم
نزد من آيند، مىآورد؟ ديوى از جنيان گفت: من تخت را پيش از آنكه از جايت برخيزى
نزد تو مىآورم و من بر اين كار نيرومند و امينم. آنكه علمى از كتاب پيشش بود،
گفت: من تخت او را پيش از آنكه چشمت بتو باز گردد نزد تو مىآورم. چون سليمان تخت
را پيش خود بر سر پا ديد، گفت: اين از فضل خداى من است تا مرا بيازمايد كه شكر
ميكنم يا كفر مىورزم؟ هر كه شكر كند، براى خود شكر ميكند و هر كه كفر بورزد،
خدايم بىنياز و كريم است. سليمان گفت: تختش را ناشناخته كنيد، ببينيم آيا هدايت
مىشود يا از كسانى است كه هدايت نمىشوند؟ هنگامى كه آمد، گفته شد: آيا تخت تو
چنين است؟ بلقيس گفت: مثل اينكه همان است و پيش از آن ما علم داشتيم و تسليم شده
بوديم. و بلقيس را آنچه جز خدا پرستش ميكرد، از ايمان بخدا بازداشته بود كه او از
قومى كافر بود. و به بلقيس گفته شد كه به ساحت قصر درآيد، هنگامى كه بلقيس ساحت
قصر را ديد گمان كرد آبى عميق است و ساقهاى خود را برهنه كرد. سليمان به او گفت كه
اين ساحتى است كه از شيشه ساخته شده است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 111