نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 82
ترجمه:
هنگامى كه در صور دميده شود، در آن روز نسبى ميان ايشان نيست و از
يكديگر نمىپرسند. آنان كه ميزانهايشان سنگين است رستگارند و آنان كه ميزانهايشان
سبك است، بخود ضرر زده، هميشه در جهنمند. صورتشان را آتش مىسوزاند و آنها
ترشرويانند. آيا آيات من بر شما خوانده نشد و شما تكذيب مى- كرديد؟ گويند:
پروردگارا، بدبختى ما بر ما غالب شد و ما مردمى گمراه بوديم.
پروردگارا، ما را از آتش خارج گردان، اگر برگرديم، ستمكاريم. گويد:
دور شويد و در آتش بمانيد و با من تكلم نكنيد. گروهى از بندگان من بودند كه
ميگفتند:
پروردگارا، ايمان آورديم. ما را بيامرز و رحم كن و تو بهترين رحم
كنندگانى. شما آنها را مسخره كرديد تا ذكر مرا از ياد شما بردند و شما به آنها
ميخنديديد.
قرائت:
كوفيان بجز عاصم «شقاوتنا» خواندهاند و در اين صورت مصدرى است به
وزن «سعادة» هم چنان كه «شقوة» مصدرى است به وزن «فطنة» سخرى: اهل كوفه- بجز عاصم-
و اهل مدينه بضم سين و ديگران بكسر سين خواندهاند (همچنين در سوره ص) اگر بضم سين
باشد، بمعنى انقياد است- و بهمين جهت در سوره زخرف همه قراء بضم سين خواندهاند.
اما بكسر سين به معنى استهزاء است.
لغت:
نفخ: دميدن شديد و رسيدن باد سموم بصورت.
كلوح: بازماندن دهان و پيدا شدن دندانها.
خسأ: دور كردن.
اعراب:
عامل در «اذا» و «بينهم» و «يومئذ» خبر «لا انساب» است كه حذف شده.
(تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ):
در محل نصب و حال و عامل آن «خالدون» است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 82