responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 17  صفحه : 171

آيات را براى شما بيان ميكند تا تعقل كنيد.

قرائت:

جميعا: حال و همچنين «اشتاتا».

تحية: مفعول مطلق براى «سلموا» و «من عند اللَّه» صفت آن.

مقصود:

قبلا در باره اجازه گرفتن سخن گفت. اكنون مى‌فرمايد:

(لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى‌ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ‌):

بر نابينا و كسى كه يك يا هر دو پايش لنگ است و كسى كه بيمار است گناهى نيست.

مقصود چيست؟ 1- مقصود اين است كه هم غذا شدن با آنها گناه ندارد. علت اين است كه مردم از هم غذا شدن با آنها خوددارى ميكردند. ميگفتند: نابينا نمى‌بيند و نميتواند قسمت خوب غذا را بخورد و لنگ از نشستن عاجز است و مريض از خوردن ناتوان است. 2- موقعى كه مسلمانان به جنگ مى‌رفتند، كليد خانه‌ها را به كسانى كه نميتوانستند در جنگ شركت كنند، ميدادند و مى‌گفتند: براى شما حلال كرديم كه از چيزهايى كه در خانه ماست بخوريد. آنها از خوردن خوددارى ميكردند و مى‌گفتند:

چون صاحبان خانه‌ها نيستند، داخل نميشويم. خداوند به آنها فرمود: اگر چيزى از اين خانه‌ها يا خانه‌هاى خويشاوندان خود بخوريد، گناهى نيست. 3- يعنى بر كور و لنگ و مريض گناهى نيست كه جهاد نكنند. بنا بر اين‌(وَ لا عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ ...) كلام مستقلى است. بنا بر اين قسمت اول كلام در باره جهاد و قسمت دوم در باره خوردن است 4- كوران و لنگها و بيماران از هم غذا شدن با افراد سالم خوددارى ميكردند زيرا تندرستها از هم غذا شدن با آنها تنفر داشتند. در ميان مردم مدينه رسم بود كه كوران و لنگها و بيماران با آنها بر سر يك سفره ننشينند آيه دستور داد كه با آنها غذا بخورند.

5- اشخاص مذكور مرخصند كه از خانه‌هاى افرادى كه در آيه ذكر شده‌اند، چيزهاى خوردنى بخورند. گروهى از اصحاب پيامبر وقتى كه بى‌چيز مى‌شدند، افراد كور و لنگ و بيمار را بخانه‌هاى پدران و مادران و خويشان مى‌بردند تا خود را سير كنند

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 17  صفحه : 171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست