نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 104
مال شوهر است و اگر با چنان مشخصاتى باشد،
مال مردى است كه متهم است با او بوده.[1]
مقصود:
قبلا حكم نسبت زنا را بيان كرد. اكنون حكم نسبت زنا به زوجه را بيان
داشته، مىفرمايد:
(وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ
شُهَداءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهاداتٍ بِاللَّهِ
إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ): كسانى كه همسر خود را متهم
بزنا ميكنند و گواهى جز خودشان ندارند كه گفتارشان را تأييد كنند، بايد چهار بار
خدا را گواه گيرند، كه راست ميگويند و بدينترتيب، حد نسبت زنا از آنها دفع مىشود.
(وَ الْخامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كانَ مِنَ
الْكاذِبِينَ): شهادت پنجمشان اين است كه بگويند: لعنت خدا بر ايشان اگر در اين
نسبت زنايى كه بهمسر خود ميدهند، دروغ مىگويند.
مقصود اين است كه مرد چهار بار بگويد: «اشهد باللَّه انى لمن
الصادقين» خدا را گواه ميگيرم كه راست ميگويم. اين حكم مخصوص شوهران است و چهار
بار كه خدا را شاهد بگيرند بمنزله اين است كه چهار شاهد به نفع آنها شهادت دهند.
سپس بار پنجم ميگويد: «لعنة اللَّه على ان كنت من الكاذبين ..» لعنت خدا بر من اگر
در اين نسبتى كه به زنم ميدهم دروغگو باشم.