نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 71
زيرا اين زمان نسبت به روز قيامت و دوران
گرفتارى ايشان در عذاب جهنم، بيك روز شبيهتر و نزديكتر است. چنان كه در جاى ديگر
مىفرمايد:(لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ
ضُحاها) (نازعات 79) جز شبانگاهى يا بامداد آن بسر
نبردهاند.
جبائى گويد: آنها اين جمله را بعد از انقطاع عذاب قبر مىگويند. زيرا
خداوند بعد از عذاب قبر آنها را باز ميگرداند.
سپس به پيامبرش مىفرمايد:
(وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً): منكران قيامت، در باره كوهها از تو سؤال ميكنند، بگو: پروردگارم
آنها را مثل خاكستر نرم مىكند و آنها را بر باد ميدهد. در نتيجه هيچ كوهى بر روى
زمين باقى نمىماند. برخى گويند: خداوند كوهها را بشكل غبار درمىآورد.
مردى از ثقيف از پيامبر خدا پرسيد: روز قيامت كوهها چه مىشوند؟
فرمود:
خداوند آنها را خاكستر مىكند آن گاه باد بر آنها مىوزد تا پراكنده
شوند.
(فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً): سرانجام بصورت
زمينى هموار و مسطح در مىآيند.
ابن عباس و مجاهد گويند: قاع و صفصف داراى يك معنى و بمعنى زمين
بىگياه هستند.
(لا تَرى فِيها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً):
كه در آن هيچگونه پستى و بلندى مشاهده نخواهى كرد.
حسن گويد: «عوج» نشيب و «امت» فراز است.
مجاهد گويد: يعنى در جاى كوهها وادى و تپهاى نمينگرى.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 71