responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 16  صفحه : 34

و اگر هيچيك از اينها نباشد قرن گفته نميشود.

نهى: جمع نهيه است. علت اينكه خردمندان را «لاولى النهى» گويند.

اين است كه مردم را از زشتيها نهى مى‌كنند. برخى گويند: علت اين است كه كارها به آراء ايشان منتهى مى‌شود.

اعراب:

اسمع: جمله در محل رفع و خبر بعد از خبر يا در محل نصب و حال.

(عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي فِي كِتابٍ‌): «علمها» مبتدا و(فِي كِتابٍ) خبر و(عِنْدَ رَبِّي) متعلق به آن يا صفت آن و منصوب بر حاليت يا خبر اول و(فِي كِتابٍ) خبر ثانى يا بدل.

(لا يَضِلُّ رَبِّي‌): در اينجا «عنه» محذوف است. مثل:(وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً) كه «فيه» مقدر است.

(الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ‌): يا محلا مجرور و صفت براى «ربى» يا خبر مبتداى محذوف است.

(مِنْ نَباتٍ‌): در محل نصب و صفت «ازواجا».

شتى: صفت بعد از صفت.

تارة: مفعول مطلق.

مقصود:

(قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى‌): همين كه خداوند موسى و هارون را مأمور كرد كه نزد فرعون روند و او را دعوت كنند، گفتند: مى- ترسيم كه ما را عذاب كند و در بد رفتارى نسبت بما از حد بگذرد.

برخى گفته‌اند: يعنى مى‌ترسيم پيش از آنكه بدلائل ما توجه كند ما را بكشد يا بر اثر رد گفتار ما بر كفر خويش بيفزايد.

(قالَ لا تَخافا إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى‌): خداوند فرمود: نترسيد كه من با شمايم و يار و نگهبان شما خواهم بود آنچه او از شما مى‌پرسد، مى‌شنوم و جواب‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 16  صفحه : 34
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست