نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 165
مبتداست.
(أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا):
مبتداى ديگرى است كه خبر آن «شاخصة» و جمله خبر «هى» است.
مقصود:
قبلا بيان كرد كه هلاك شدگان قريههاى تبهكار بازگشت بدنيا نميكنند،
اكنون به آنها وعده رجوع به آخرت ميدهد و بذكر علامت آن مىپردازد:
(حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ
حَدَبٍ يَنْسِلُونَ): تا آن هنگامى كه يكى از شرائط قيامت
تحقق پذيرد و سد يأجوج و مأجوج شكسته و ويران گردد، و قوم يأجوج و مأجوج از نقاط
مرتفع زمين بسوى مردم مىشتابند و در زمين متفرق مىشوند.
برخى گويند: يعنى مردم از قبرها خارج مىشوند و بصحراى محشر مىآيند.
اين معنى از مجاهد است كه قرائت مىكرد: «و هم من كل جدث ينسلون» و
جدث به معنى قبر است. مؤيد آن اين آيه است(فَإِذا هُمْ مِنَ
الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ) (يس 51) آنها از
قبرها خارج شده، بسوى خدايشان مىشتابند.
(وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُ):
قيامت كه وعده آن حق است نزديك شد.
(فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا): در آن هنگام چشمان مردم كافر از شدت ترس و اضطراب خيره ميماند و
فرو بسته نميشود.
(يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا
ظالِمِينَ): مىگويند: واى بر ما كه به امور دنيا مشغول شديم و از اين روز غافل
گشتيم و در باره آن نينديشيديم. بلكه با معصيت خدا و پرستش غير، ستم كرديم.
(إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ): شما و بتهايى كه پرستش مىكنيد، سوخت جهنم و بقولى هيزم جهنم
هستيد. اصل حصب بمعنى انداختن است، پس مراد اين است كه آنها مثل سنگريزه بجهنم
ريخته مىشوند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 165