اين استفهام براى نكوهش و سر كوبى است. يعنى آيا كافران ندانستند كه
خداوند كارهايى ميكند كه ديگران نميكنند؟ او آسمانها و زمين را كه پيوسته بودند از
يكديگر جدا كرد و در ميان آنها هوا قرار داد. بنا بر اين او سزاوار پرستش است نه
غير او.
برخى گويند: يعنى زمين و آسمان باران و گياه نداشتند و ما آنها را
گشوديم.
از آسمان باران نازل كرديم و از زمين گياه رويانديم. اين معنى از
امام باقر و امام صادق (ع) روايت شده است.
(وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍ): با آبى كه از آسمان نازل كرديم، موجودات قابل حيات را حيات
بخشيديم. برخى گويند: يعنى هر موجود زندهاى را از نطفه آفريديم. معناى اول
صحيحتر است.
عياشى روايت كرده است كه از امام صادق در باره طعم آب پرسيدند.
فرمود:
«سؤال كن براى فهميدن نه براى سرسرى كردن. طعم آب طعم حيات است.
خداوند مىفرمايد:( وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ.) برخى گويند: يعنى حيات هر ذى روح و رشد هر رشد كنندهاى به آب است و
بنا بر اين هم شامل حيوان مىشود و هم شامل گياه.
(أَ فَلا يُؤْمِنُونَ): چرا قرآن را تصديق نميكنند
و دلائل و برهان روشن را نميپذيرند؟
نظم:
وجه اتصال آيه اول بما قبل اين است كه: از اهل ذكر بپرسيد. آيا پيش
از تو جز مردانى فرستاديم و آيا آنها پرستش خدايان زمينى را توصيه كردند و گفتند
سنگ و چوب بپرستيد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 115