نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 89
افكندهايم تا اين پندهاى قرآنى را درك
نكنند.
(وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً): و گوش آنها را
باثقل سامعهاى كه در آن افكندهايم، كر ساختهايم تا نشنوند.
سابقاً اين مطلب را بيان داشتهايم. منظور اين است كه ما دل دانا و
گوش شنوا را از آنها سلب كردهايم. در جاى ديگر مىفرمايد:(
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها
كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً) (لقمان 7: هر گاه آيات ما
بر او خوانده شود، از روى تكبر روىگردان ميشود، گويى آن را نشنيده و گويى در
گوشهايش سنگينى است.)( وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى
فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً): در اينجا خداوند متعال خبر
مىدهد كه آنها هرگز ايمان نمىآورند. اين خبر واقعيت داشت و آنها سرانجام با كفر
از اين جهان رفتند.
(وَ رَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ):
پروردگار تو كسى است كه عيب بندگان را ميپوشد و گناه آنها را مىآمرزد و نسبت به
خلق، صاحب فضل و نعمت است.
برخى گويند: غفور، توبه پذير است.(ذُو الرَّحْمَةِ) يعنى به آنها كه اصرار بر گناه دارند، مهلت مىدهد و در كيفر آنها
تعجيل نمىكند.
برخى گويند: غفور، يعنى خداوند در اين دنيا مردم را مؤاخذة نميكند.
«ذو الرحمة» يعنى آنها را مهلت مىدهد كه توبه كنند.
(لَوْ يُؤاخِذُهُمْ بِما كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ بَلْ
لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلًا):
اگر خداوند مردم را بكردارشان مؤاخذه ميكرد، در عذاب آنها تعجيل ميكرد. لكن روز
قيامت، موعد مؤاخذه و عذاب آنهاست كه در قبال آن پناهگاهى ندارند. اين معنى از ابن
عباس و قتاده است. مجاهد گويد: يعنى جاى محكمى نمى- يابند. ابو عبيد گويد: يعنى
راه نجاتى نمىيابند كه نجاتشان دهد. گفته ميشود:
«لا والت نفسه» يعنى نجات نيافت. شاعر گويد:
و قد اخالس رب البيت غفلته
و قد يحاذر منى ثم لا يئل
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 89