نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 73
جمله، خبر از ماضى و در باره آينده است.
اين مثل، در باره متكبرانى است كه بدنيا مغرور شده و از مجالست
مؤمنين تهيدست، سر باز زدهاند. خداوند به آنها خاطر نشان ميكند كه: دنيا مورد
توجه او نيست. دنيا بگياه سبزى مىماند كه با ريزش قطرات باران مىرويد و سبز و
خرم ميشود، اما همين كه آب باران به او نرسيد، ميخشكد و بصورت خاشاك در مىآيد.
(الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا): مال و اولاد وسيله زينت زندگى دنيا و فخر و مباهات مردم هستند و در
آخرت، براى انسان نفعى ندارند. مال در اين دنيا جمال انسان و فرزند، نيرو و وسيله
دفاع است، بنا بر اين زينت دنيا هستند و باقى نمىمانند كه در آخرت براى انسان
سودى داشته باشند.
(وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ
خَيْرٌ أَمَلًا): طاعت و هر كار نيكى را «باقيات صالحات» مىنامد، زيرا- بقول ابن
عباس و قتاده- پاداش آنها ابدى و جاودانى است. آرى اينگونه كارها از لحاظ پاداش و
دلبستگى براى آدمى از مال و اولاد و ساير تجملات دنيا بهترند، زيرا پارهاى از
دلبستگىهاى انسان، جنبه خيالى دارند و كاذبند[1]،
اما دلبستگىها و آرزوهاى اخروى، واقعيت دارند، زيرا هر كس كار خيرى را به آرزو و
اميد پاداش انجام دهد، به آرزوى خود مىرسد.
برخى گفتهاند: «باقيات صالحات» كارهايى است كه سلمان و صهيب و ديگر
مسلمانان مستمند، انجام ميدادند و آن عبارت از «سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا
اله الا اللَّه و اللَّه اكبر» بود.
انس بن مالك از پيامبر گرامى اسلام روايت كرده است كه: بهم نشينان
خود فرمود: