نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 162
كه در پارچهاى پيچيده بود، بسوى قوم خود
آورد. گفتند: اى مريم كار ناپسندى كردهاى.
(يا أُخْتَ هارُونَ): در اينباره اقوالى است:
1- اين هارون در ميان بنى اسرائيل مردى صالح بود و هر كس اهل صلاح
بود، به او نسبت داده مىشد. اين قول از ابن عباس و قتاده و كعب و ابن زيد و مغيرة
بن شعبه و مروى از پيامبر گرامى اسلام است. گويند: وقتى از دنيا رفت، چهل هزار نفر
بنام هارون، جنازهاش را تشييع كردند، بنا بر اين، خواهر هارون، يعنى كسى كه از
لحاظ شايستگى شبيه هارون است.
2- هارون برادر پدرى مريم و مردى نيكو روش بود. اين قول از كلبى است.
3- سدى گويد: هارون برادر موسى بود و مريم به او نسبتى داشت.
4- سعيد بن جبير گويد: او مردى بدكار بود، منظور اين است كه تو از
لحاظ بدى و آلودگى شبيه وى هستى.
(فَأَشارَتْ إِلَيْهِ): مريم اشاره به عيسى كرد و
به آنها فهمانيد كه با او صحبت كنند و جريان را از او بپرسند.
(قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا): آنها از اين اشاره مريم در شگفت مانده، گفتند: چگونه با طفلى كه در
گهواره است و هنوز شير مىخورد، تكلم كنيم؟
برخى گويند: يعنى چگونه با طفلى كه در دامان مادر خفته است و شير
مىخورد سخن بگوييم. زيرا عيسى در آن نقطه دور افتاده، گاهوارهاى نداشت و گاهواره
او دامن پر مهر مادر بود.
سدى گويد: آنها از اين اشاره مريم خشمگين شده، گفتند: ما را مسخره
مىكند و مسخره او براى ما از زنا كاريش دشوارتر است! همين كه عيسى به سخن آمد
گفتند: واقعهاى عظيم است!!!
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 162