نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 157
ترجمه:
گفت: چنين است. خدايت گفت: اين كار بر من آسان است. براى اينكه او را
براى مردم آيتى گردانيم و رحمتى از جانب ما باشد و اين امر، حتمى و مسلم است، مريم
به عيسى باردار شد و با حمل خود بجايى دور دست رفت. درد زايمان او را بطرف تنه
خرمايى آورد. گفت: اى كاش، پيش از اين جان سپرده بودم و موجودى ناچيز و فراموش شده
بودم! از پايينش به او ندا كرد كه غم نخور. خداوند از زير پاهاى تو نهرى جارى كرده
است. تنه درخت خرما را بجنبان تا خرماى چيده، براى تو بيندازد.
بخور و بياشام و ديده روشن باش. اگر بشرى ديدى، بگو: من براى خداوند
روزه نذر كردهام و امروز با انسانى سخن نمىگويم. مريم طفل را پيش قوم آورد.
گفتند: اى مريم، چيز عجيب و بىسابقهاى آوردهاى! اى خواهر هارون، پدرت مردى بد و
مادرت زنى زناكار نبود. مريم به طفل اشاره كرد. گفتند: چگونه با كودكى كه در
گهواره است سخن بگوييم!! عيسى گفت: من بنده خدايم كه بمن كتاب داده و مرا پيامبر
گردانيده است.
قرائت:
نسيا: حمزه و حفص بفتح نون و ديگران بكسر خواندهاند. ابو على گويد:
بفتح نون يعنى چيز كوچك. مثل نعل. ديگران گويند: چيزى كه مورد توجه
نباشد.
گروهى از اهل ادب، بكسر نون را ترجيح دادهاند. شاعر گويد:
كأن لها فى الارض نسيا تقصه
على امها و ان تخاطبك تبلت
يعنى: آن كنيز بقدرى حيا مىكند كه گويى با چيز كوچكى كه بر روى زمين
افتاده، مشغول گفتگوست و اگر با تو سخن گويد، خيلى آرام است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 157