يأجوج و مأجوج در روى زمين فساد مىكنند. ممكن است خداوند زبان آنها
را به ذو القرنين فهمانيده باشد، چنان كه به سليمان زبان مرغان را تعليم كرد.
احتمال ديگر اين است كه مترجمى گفته آنها را براى وى ترجمه كرده باشد.
قوم يأجوج و مأجوج بآنها حمله مىكردند و بكشتار و تاراج ايشان
مىپرداختند.
كلبى گويد: فصل بهار ميآمدند و تمام سبزهها و ذخائر زندگى آنها را
مىخوردند و مىبردند.
برخى گويند: مقصود اين است كه آنها بعداً در روى زمين فساد مىكنند.
حذيفه گويد: از پيامبر گرامى در باره يأجوج و مأجوج پرسش كردم.
فرمود:
يأجوج و مأجوج هر كدام قومى هستند و هر قومى چهار صد قبيله است.
مردان آنها در دوره زندگى هزار مرد جنگى از نسل خود را مىبينند ...
وهب و مقاتل گويند: آنها از نسل يافت بن نوح- پدر تركها- مىباشند.
سدى گويد: تركها گروهى از يأجوج و مأجوج بودند كه از جايگاه خود خارج
شدند و ذو القرنين با ايجاد سد راه را بر آنها بست و ديگر نتوانستند بموطن خود باز
گردند.
قتاده گويد: ذو القرنين بوسيله سد بر سر راه بيست و يك قبيله آنها
مانع ايجاد كرد. يك قبيله آنها در اين طرف سد گرفتار شدند و همينها تركها هستند.
(فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ
بَيْنَهُمْ سَدًّا): آيا از اموال خود بتو كمك بكنيم، تا ميان ما و ايشان ديوارى بوجود
آورى؟
در اينجا «خراج» هم قرائت شده است. برخى گويند: فرق ميان خرج و خراج
اين است كه خراج چيزى است كه از زمين خارج مىشود و خرج چيزى است كه از مال. برخى
گويند: خراج يعنى غله و خرج يعنى اجرت. برخى گويند: خراج ماليات
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 126