نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 97
مؤمن و نيكوكار را نويد مىدهد كه در برابر
طاعات ايشان را پاداشى بزرگ است.
(وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ
عَذاباً أَلِيماً): و نيز ايشان را نويد مىدهد كه براى مردمى كه به عالم آخرت، ايمان
ندارند، عذاب دردناك جهنم، مهيا كردهايم.
علت اينكه عذاب را اجر مىنامند، اين است كه همچون اجرت، در برابر
عمل قرار مىگيرد. دادن پاداش بنفع مردم مؤمن و بر خداوند واجب است، زيرا از راه
فضل و كرم، بر خويشتن واجب كرده است كه پاداش نيكان را عطا كند.
(وَ يَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ): در باره معناى اين جمله اقوالى است:
1- گاهى كه انسان دچار خشم شده است، در باره خود و بستگان و مال خود
دعايى مىكند كه نبايد مستجاب شود. همانطورى كه در حال عادى بسود خود دعا مىكند.
بديهى است كه اگر چنين دعايى مستجاب شود، موجب بيچارگى و هلاك دعا
كننده، خواهد شد، لكن خداوند چنين دعايى را بفضل و رحمت خود مستجاب نمىكند. اين
معنى از ابن عباس و حسن و قتاده است.
2- مقصود اين است كه: انسان گاهى براى اينكه زودتر منفعت بدست آورد،
طلب شر مىكند.
3- يعنى همانطورى كه انسان امور مباح را بوسيله دعا مسألت مىكند،
چيزهاى حرام را هم درخواست مىكند.
(وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا):
يعنى انسان شتابزدگى مىكند و همانطورى كه در باره خود دعاى خير مىكند، دعاى شر،
مىكند.
ابن عباس گويد: يعنى انسان بر هيچ يك از غم و شادى صبر نمىكند و بىتاب
است.
نيز از وى روايت شده است كه منظور آدم است كه چون نفخه الهى بنافش
رسيد، عجله كرد و خواست برخيزد، ولى نتوانست. در اينجا خداوند فرزندان آدم را در
شتابزدگى تشبيه به آدم كرده است. مقصود از شتابزدگى، خواستن چيزى است كه وقت آن
نرسيده است.
(وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ): شب و روز را دو دليل قرار داديم كه بر يگانگى
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 97