نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 9
بگويد. اينكه: از ابن عباس روايت شده است
كه: «جز قرآن وحيى نيست» منظور وحى خاصى است كه جبرئيل بر پيامبر گرامى اسلام نازل
كرده است، نه انكار معانى مختلف وحى. عرب مىگويد: «اوحى له و اوحى اليه». عجاج
گويد: «اوحى لها القرار فاستقرت» يعنى به او وحى كرد كه قرار گيرد و او قرار گرفت.
مقصود از آيه شريفه اين است كه خداوند متعال، به زنبور عسل الهام كرد
كه در كوهها و ميان درختان براى خود خانه بسازد. چنان كه مىفرمايد:
(أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ
مِمَّا يَعْرِشُونَ): از كوهها و درختان و سر سايههايى كه
از شاخ و برگ مو مىسازند، براى خود خانههايى بسازند و در آن، عسل بوجود آورند.
كلمه «يعرشون» داراى دو لغت است: بضم راء و كسر آن و بهر دو لغت هم
قرائت شده است. برخى گويند: اين كلمه يعنى: بنا مىكنند و عرش بمعناى سقف خانه
است.
كلبى مىگويد: مقصود كندوهايى است كه مردم براى زنبور عسل مىسازند.
و اگر خداوند به اين حيوان الهام نكرده بود، در آنها لانه نميكرد.
علت اينكه در مورد زنبور عسل، امر بكار برده است، با اينكه زنبور عسل
عقل ندارد و غير عاقل را نميتوان امر كرد، اين است كه: چون در مورد آن، وحى بكار
رفته، بعد هم امر بكار مىبرد و اين يك نوع توسعه در استعمال است.
(ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ): و
بزنبور عسل دستور داديم كه از هر درختى كه ميخواهد، بخورد.
(فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا): و
براههايى كه خداوند برايش قرار داده است و براى راهپيمايى هموار و مهيا هستند،
داخل شود.
كلمه «ذللا» حال است از «سبل» اين قول از مجاهد است.
قتاده گويد: «ذللا» حال است از «نحل» يعنى زنبور عسل بايد در حركت
خود مطيع و فرمانبردار خداوند باشد.