responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 8

از آنها استفاده كنند، حالا استفاده‌هايى كه مردم ميگيرند، ممكن است حلال و ممكن است حرام باشد.

اين تعبير( (تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ ...)) شبيه:( تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ‌) است (همين سوره 92: سوگندهاى خود را بصورت نيرنگ بكار مى‌بريد.)( إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ‌): مردمى كه عاقل باشند، از دلالت درخت خورما و انگور بر قدرت خداوند، استفاده مى‌كنند.

منظور اين است كه همانطورى كه شيره خورما و انگور، بصورتهاى مختلف، جدا ميشود مورد استفاده قرار مى‌گيرد، انسان نيز پس از مرگ و اختلاط با خاك، بار ديگر بقدرت كامله الهى، از خاك جدا ميشود.

و اوحى ربك الى النحل: حسن و ابن عباس و مجاهد گويند: يعنى خداوند به زنبور عسل الهام كرد. حسن گويد: مقصود از وحى، اين است كه بر حسب غريزه، در نهاد زنبور عسل نيرويى قرار داده است كه در نهاد ديگر موجودات نيست.

ابو عبيده گويد: وحى در كلام عرب، به چند وجه است: 1- وحى نبوت 2- الهام 3- اشاره 4- نوشتن 5- اسرار وحى نبوت، مثل:( أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ‌) (شورى 51: يا اينكه رسولى بفرستد و به او وحى كند.) وحيى كه بمعناى الهام است. مثل‌( وَ أَوْحى‌ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ‌).( وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ أُمِّ مُوسى‌) (قصص 7: بمادر موسى الهام كرديم.) وحى بمعناى اشاره، مثل‌( فَأَوْحى‌ إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا) (مريم 11: به آنها اشاره كرد كه تسبيح كنند). مجاهد گويد: يعنى به آنها اشاره كرد. و ضحاك گويد: يعنى به آنها نوشت.

وحى بمعناى راز گفتن، مثل‌( يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى‌ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً) (انعام 112: آنها سخن غرور آميز را در نهان با يكديگر راز و نياز مى‌كنند.) در نظر عرب، اصل وحى اين است كه انسان مطلبى را پوشيده، به ديگرى‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 8
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست