نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 70
ممكن است منظور اين باشد كه چون در روز شنبه
از شكار ماهى ممنوع شده بودند، روز جمعه، تورهاى ماهيگيرى را به آب مىانداختند تا
ماهىها در آن جمع شوند، سپس روز يكشنبه، تور را با ماهىها از آب بيرون
مىآوردند. اختلاف آنها در باره همين كار بود.
مجاهد و ابن زيد گويند: يعنى يهوديان مأمور شدند كه احترام روز شنبه
را حفظ كنند، زيرا به آنها دستور داده شده بود كه جمعه را احترام كنند و آنها در
اين باره اختلاف كرده بودند.
برخى گويند: يهوديان و مسيحيان در باره «روز شنبه» اختلاف كردند.
گروهى مىگفتند: بهترين روزها شنبه است كه خداوند در آن روز از خلقت اشيا فارغ شد
و گروهى مىگفتند: بهترين روزهاى هفته، يكشنبه است كه روز شروع آفرينش است.
(وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما
كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ): روز قيامت كه فرا رسيد،
خداوند در مورد مسائل دينى كه در باره آنها اختلاف مىكردند، حكم خواهد كرد و حق و
باطل را تميز خواهد داد. آن گاه معلوم خواهد شد كه كدام دسته بر حق و كدام دسته،
بر باطل بودهاند.
نظم آيات:
وجه اتصال آيه اخير، به آيات سابق اين است كه: خداوند در آيه سابق
امر كرد كه مردم از حق پيروى كنند و در باره آن اختلاف نكنند. در اين آيه نشان
مىدهد كه چگونه بر مردمى كه از پيروى حق خوددارى كردند و درباره آن باختلاف
افتادند، سختگيرى كرد و آنها را در تنگى و سختى قرار داد.
ابو مسلم گويد: يهوديان و مسيحيان، ابراهيم را از خود مىدانستند.
خداوند اين ادعا را رد كرد. سپس در آيه بعد، برد مطلبى ديگر پرداخت. آنها تعظيم
«روز شنبه» را بر خود لازم مىشمردند و فكر مىكردند، نسخ اين حكم، ممكن نيست.
لكن خداوند به آنها خاطر نشان مىكند كه اين عقيده هم مانند عقيده
سابق، غلط و بىاساس است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 70