نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 191
آن چشمش را مىمالد.
غسق: تاريكى شب.
التهجد: بيدار ماندن. هجود، يعنى: خواب. تهجيد: به خواب كردن.
لبيد گويد:
قلت هجدنا و قد طال السرى
و قدرنا ان خنا الدهر غفل
يعنى: گفتم بخواب كرديم او را و شب روى طول كشيد و اگر آفت روزگار،
دست از ما بدارد، ما قدرت داريم. مبرد گويد: تهجد، يعنى بيدار ماندن براى نماز يا
بياد خدا.
نافله: نفل، غنيمت.
اعراب:
(قُرْآنَ الْفَجْرِ): منصوب، به تقدير «و اقم
قرآن الفجر».
نافله: حال.
مقصود:
اكنون پس از اقامه دلائل و بيان وعد و وعيد، به اقامه نماز امر
مىكند. در اينجا اگر چه خطاب به پيامبر است، اما منظور عموم است. مىفرمايد:
(أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ): مفسران قرآن كريم در باره «دلوك شمس» اختلاف دارند.
ابن عباس، ابن عمر، ابو العاليه، حسن، شعبى، عطا، مجاهد و قتاده
گويند:
مقصود هنگام ظهر است. از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نيز چنين
روايت شده است.
(لِدُلُوكِ الشَّمْسِ) يعنى «عند دلوك الشمس»
يعنى: نزد زوال خورشيد تا فرا رسيدن تاريكى شب، نماز را بپاى دار.
نخعى، ضحاك و سدى گويند: مقصود، غروب خورشيد است، بنا بر اين مقصود،
نماز مغرب است. اين مطلب از ابن مسعود و ابن عباس نيز نقل شده است.
قول اول، بهتر است، زيرا در اين صورت، آيه شريفه، شامل نمازهاى
پنجگانه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 191