نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 184
نيست، زيرا من ميلى به اين كار ندارم. از
اينرو اين آيه نازل شد.
2- به پيامبر گفتند: دست از بدگويى خدايان ما بردار و به ما نسبت
نادانى مده و اين بردههاى كثيف و آدمهاى بد بو را از خود دور كن، تا با تو
بنشينيم و سخنان ترا گوش كنيم. پيامبر اميدوار شد كه آنها اسلام را بپذيرند. از
اينرو اين آيه نازل شد.
3- پيامبر گرامى بتها را از مسجد خارج كرد. قريش تقاضا كردند كه يكى
از بتها را باقى بگذارد. او نخست تصميم گرفت كه بتى را در مسجد گذارد، سپس دستور
داد كه بت را بشكنند. از اينرو اين آيه نازل شد. اين مطلب را عياشى روايت كرده
است.
4- اين آيه در باره گروهى از ثقيف نازل شد كه خدمت پيامبر گرامى
رسيدند و گفتند: با تو بيعت مىكنيم به سه شرط: يكى اينكه در نماز خم نشويم، ديگر
اينكه بتهايمان را نشكنيم. سوم اينكه يك سال ديگر از بت «لات» استفاده بريم.
پيامبر فرمود:
- دينى كه ركوع و سجود، ندارد، خيرى در آن نيست. اما شكستن بتها بدست
خودتان، اختيار بدست شماست. (يعنى بتها را ما مىشكنيم) اما اينكه يك سال ديگر از
بت «لات» استفاده كنيد، من چنين اجازهاى به شما نمىدهم.
سپس برخاست و وضو گرفت. عمر بن خطاب، به آنها گفت: شما پيامبر را
آزرديد.
او هيچ بتى را در سرزمين عرب باقى نمىگذارد. ولى آنها دست از سماجت
خود برنداشتند، تا اين آيات نازل شد. اين وجه از ابن عباس است.
5- عطية از ابن عباس روايت كرده است كه: فرستادگان ثقيف گفتند:
- ما را يك سال مهلت ده تا هدايايى كه براى بتها مىآورند، دريافت
كنيم، سپس آنها را بشكنيم و مسلمان شويم. پيامبر خواست آنها را مهلت دهد كه اين
آيه نازل شد.
مقصود:
اكنون ضمن حكايت از كفار مىفرمايد:
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 184