خداوند مالك رحمت و عذاب است، بنا بر اين بايد به او اميدوار بود و
از او ترسيد.
حسن گويد: يعنى اگر بخواهد بوسيله توبه، به شما رحم مىكند و اگر
بخواهد بوسيله اصرار بر معصيت، شما را عذاب مىكند.
برخى گويند: يعنى اگر بخواهد به شما رحم مىكند و از مكه خارج
مىسازد، تا از آزار و اذيت مشركين خلاص شويد: و اگر بخواهد آنها را بر شما مسلط
مىسازد كه شما را عذاب كنند.
برخى گويند: يعنى اگر بخواهد بفضل خويش به شما رحم مىكند و اگر
بخواهد بعدل خويش شما را عذاب مىكند.
معناى اخير، بهتر است.
اكنون، خطاب به پيامبر كرده، مىفرمايد:
(وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا):
ما ترا موكل آنها نساخته و نگهبان و مراقب اعمال آنها قرار ندادهايم. خواه مؤمن
شوند و خواه سرپيچى كنند. مقصود اين است كه تو در مقابل اعمال آنها مؤاخذه
نمىشوى، زيرا ترا فرستادهايم كه آنها را دعوت به ايمان كنى. اگر ترا اجابت كنند،
به نفع خودشان است و اگر اجابت نكنند، چيزى بر تو نيست، زيرا سرزنش آن متوجه خود
ايشان مىشود.
(وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ): خداوند به فرشتگان كه در آسمانهايند و پيامبران كه در زمينند.
داناتر است. مقصود اين است كه خداوند فرشتگان و انبياء را بخاطر ميل باطنى اختيار
نكرده است، بلكه بخاطر اين است كه به باطن ايشان عالم بوده و آنها را لايق و
شايسته، شناخته است.
برخى گويند: يعنى خداوند به حال مردم داناتر است، از اينرو آنها را
در صورت و روزى و احوال، مختلف ساخته است. همانطورى پيامبران را نيز بر يكديگر
برترى بخشيده است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 14 صفحه : 156