نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 34
سالم بن عبد اللَّه از پدرش روايت كرده است
كه: هر گاه پيامبر گرامى صداى رعد و صاعقه مىشنيد، مىفرمود:
«اللهم لا تقتلنا بغضبك و لا تهلكنا بعذابك و عافنا قبل ذلك»
(خدايا ما را بخشم خود مكش و به عذابت ما را هلاك مكن و پيش از آن ما
را عافيت ببخش).
ابن عباس گويد: هر كس صداى رعد بشنود و بگويد: «سبحان الذى يسبح
الرعد بحمده و الملائكة من خيفته و هو على كل شىء قدير» (منزه است خدايى كه رعد
او را تسبيح و حمد مىكند و فرشتگان از ترسش وى را تنزيه مىكنند و او بر هر چيزى
قادر است) اگر صاعقهاى به او برسد، از ناحيه دينش خواهد بود.
(وَ الْمَلائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ:) و
فرشتگان نيز از خوف و خشيت خداوند، وى را تسبيح مىكنند. ابن عباس گويد: فرشتگان
از خداوند بيمناكند، اما نه مثل بنى آدم.
آنها اطراف خود را نمىبينند و هيچ چيز آنها را از عبادت خداوند باز
نمىدارد.
(وَ يُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَيُصِيبُ بِها مَنْ يَشاءُ:) خداوند صاعقهها را مىفرستد تا بهر كه بخواهد اصابت كند و از هر كه
نخواهد دور گردد. امام باقر (ع) فرموده: مسلمان و غير مسلمان دچار صاعقه مىشوند.
ليكن كسى كه در ياد خداست، دچار صاعقه نميشود.
(وَ هُمْ يُجادِلُونَ فِي اللَّهِ:)
مردم جاهل، در حالى كه اين صحنهها را مىنگرند، با اهل توحيد به بحث و جدال
پرداخته، مىخواهند آنها را از عقيده خود منصرف كنند.
از ابن عباس نقل شده است كه: اين آيه: در باره اربد بن قيس، برادر
مادرى لبيد ابن ربيعه عامرى و عامر بن طفيل نازل شده است. آنها بخدمت پيامبر آمدند
و قرار گذاشته بودند كه وقتى عامر با پيامبر گرامى اسلام، مشغول صحبت است، اربد از
عقب بر او حمله كند و او را بكشد.
وقتى كه اربد خواست نقشه را اجرا كند، قطعهاى از شمشيرش جدا شد و
نيروى خداوندى او را از انجام نقشه خائنانهاش بازداشت. عامر مرتب به او اشاره
ميكرد كه پيامبر را بكشد. در اينوقت پيامبر كه متوجه اربد شده بود، بدرگاه خداوند
عرضه داشت:
«اللهم اكفنيهما بما شئت»
خدايا شر آنها را از هر طريقى كه مىخواهى از سر من كوتاه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 34